تکاب این روزها اسیر باد انتخابات است
درحالی که نقد منصفانه و همراه با ادب و نزاکت و با پشتوانه موثر حسن نیت و نوع دوستی و با قصد ارتقاء سطح عملکرد به شدت زیباست و مشام انسان را با رایحه ای دلپذیر تلطیف می کند. خناسی،دسیسه چینی،بی اخلاقی و مغرضانه گفتن از سر قلت شخصیتی، حقیقتا انسان را افسرده، مریض گون و مداقه گران عرصه اجتماع،سیاست،علم و فرهنگ را به شدت متاثر می کند که تالم ناشی از آن بی رغبتی و کم عنایتی عام را در پی دارد.

 

این روزها محتکران اخبار و اطلاعات شخصی و غیرشخصی،کاری و غیرکاری کاندیداهای انتخاباتی،انبارهای احتکارشان را فتح الباب کرده اند، چه ها که می گویند و چه ها که نمی گویند، مباهات را حرام و محرمات را حلال جلوه می دهند؛ کم کاریهای خود را قهرمانی و اعمال دیگران را بی ارزش و فاقد خردمندی می نمایانند و چقدر حسرت بار آخرت خویش را برای دنیای دیگران و یا خودشان تباه می کنند! کسانیکه به جای الی الله در دل برای طی مسیر کمال، مهر الاالله بر پیشانی شان در مرآی کائنات است و لیکن ژرف نگری می خواهد برای دیدن و برای ندیدن.

چه پرده هایی که از نمایش سوفیزم به منصه ظهور و بروز نمی رسند و چه درسها که به اساتید مکتب سوفسطا نمی آموزند و چه ورقها که بر این کتاب قطور افزوده نمی شود!

دیگر در این شهر کسی سلام هم نمی کند که مبادا چنان برداشتی و چنان بینشی حادث شود.

این روزها در شهرما اغراق،تملق،تبصبص،یاوه گویی،مدیحه سرایی،کذب گویی و بی اخلاقی بیداد می کند و جالب اینکه همه همدیگر را متهم به چنین افعالی می کنند و مقصر واقعی مستور است و مصون؛ و شاید هم ما ملت مقصریم که سکوت کرده ایم و احترام می کنیم این نامحترمان را.

بیایید سلام کنیم به صبح،به آزادی و آزادگی، به جوانمردی، به فتوت، به مروت، به نور، به انسان؛ سلام کنیم به کائنات که ما را و زشتی های مارا می بینند و ساکت اند و ساکن و زبان در حلقوم فروبرده اند و کلام بی کلامشان برای بصیرت مداران،فریاد سکوت و فغان دانایی است از سر دلسوزی، از سر مهرورزی و خرد؛ چراکه آنها هم همراه عارفان به حق می بینند کسانی را که برای نان دنیا چگونه آخرت خویش را به حراج گذاشته اند.

بیایید سلام کنیم به راستی، به فراخی سینه، به خردمندی و خردورزی،به صبر، به تحمل، به رندی؛ سلام کنیم به رندی. بیایید دفن کنیم از خویشتن جهل را، عدم معرفت را،کم اندیشی را، اعوجاج را،عوام فریبی و عوام سواری را؛دفع کنیم نادانی را که جهالتمان مقارت هلاکتمان نباشد.

بیایید سلام کنیم به صبح که شهرمان، خانه مان، کاشانه مان، دلمان، جانمان، جوارح مان و جوانح مان محتاج صبر است، محتاج نور است، صبحی پاک و بی آلایش؛ محتاج ادب است، محتاج عشق است، محتاج هنر است، محتاج شعر و شعور است، محتاج خرد است، محتاج عرفان و معرفت است و در یک کلام محتاج انسان است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:, | 8:8 | نویسنده : رضوانی |