تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
تکاب خبر و آدرس
tekab.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
چون كسی به دیگری بدی كند یا در مجلسی یك نفر از بدیهایی كه با او شده صحبت كند مردم میگویند آنكه برای تو چاه میكند اول خودش در چاه میافتد.
در زمان حضرت محمد(ص) شخصی كه دشمن این خانواده بود هر وقت كه میدید مسلمانان پیشرفت میكنند و كفار به پیغمبر ایمان میآورند خیلی رنج میكشید. عاقبت نقشه كشید كه پیغمبر را به خانهاش دعوت كند و به آن حضرت آسیب برساند.
به این منظور چاهی در خانهاش كند و آن را پر از خنجر و نیزه كرد آن وقت رفت نزد پیغمبر و گفت: "یا رسولالله اگر ممكن میشه یك شب به خانه من تشریف فرما بشید". حضرت قبول كرد، فرمود: "برو تدارك ببین ما زیاد هستیم". شب میهمانی كه شد پیغمبر(ص) با حضرت علی(ع) و یاران دیگرش رفتند خانه آن شخص. آن شخص كه روی چاه بالش و تشك انداخته بود بسیار تعارف كرد كه پیغمبر روی آن بنشیند. پیغمبر بسمآلله گفت و نشست. آن شخص دید حضرت در چاه فرو نرفت خیلی ناراحت شد و تعجب كرد. بعد گفت حالا كه حضرت در چاه فرو نرفت در خانه زهری دارم آن را در غذا میریزم كه پیغمبر و یارانش با هم بمیرند. زهر را در غذا ریخت آورد جلو میهمانان، اما پیغمبر فرمود: "صبر كنید" و دعایی خواند و فرمود: "بسمالله بگویید و مشغول شوید" همه از آن غذا خوردند. موقعی كه پذیرایی تمام شد پیغمبر و یارانش به راه افتادند كه از خانه بیرون بروند. زن و شوهر با هم شمع برداشتند كه پیغمبر را مشایعت كنند. بچههای آن شخص كه منتظر بودند میهمانان بروند بعد غذا بخورند، وقتی دیدند پدر و مادرشان با پیغمبر از خانه بیرون رفتند پریدند توی اتاق و شروع كردند به خوردن ته بشقابها. پیغمبر كه برای آنها دعا نخوانده بود همهشان مردند. وقتی كه زن و شوهر از مشایعت پیغمبر و یارانش برگشتند دیدند بچههاشان مردهاند. آن شخص ناراحت شد دوید سر چاه و به تشكی كه بر سر چاه انداخته بود لگدی زد و گفت: "آن زهرها كه پیغمبر را نكشتند، تو چرا فرو نرفتی؟" ناگهان در چاه فرو رفت و تكهتكه شد. از آن موقع میگویند: "چاه مكن بهر كسی اول خودت، دوم كسی".
سودا: این نوشیدنی خیلی اسیدی تر از نوشابه است. کربنات نوشابه فشار معده را افزایش می دهد.
جنوب نیوز : بدون شک شما با رفلکس اسید آشنا هستید، هنگامی رخ میدهد که آنزیمهای گوارشی به داخل قفسه سینه و به سمت بالا بیایند و در گلو احساس سوزش می شود.
سیگار: سیگار باعث شل شدن دریچه که اتصال معده و مری است می شود. هنگامی که این اتفاق می افتد، بدن شما قادر به نگه داشتن مواد غذایی که در آن تعلق دارد نیست.
سودا: این نوشیدنی خیلی اسیدی تر از نوشابه است. کربنات نوشابه فشار معده را افزایش می دهد.
غذاهای چرب: بستنی، شیرینی و چیزبرگر و ممصرف غذاهای خیلی چرب باعث شل شدن دیچه می شود.
شکلات: شکلات حاوی کافئین و محرک به نام theobromine است که باعث بی خوابی می شود.
پنیر: پنیر همچنین پر از چربی است و باعث رفلکس معده و ایجاد تهوع در شما می شود.
آجیل: آجیل ها به دلیل چربی بسیار بالایی که دارند مصرف آن ها در شب مجاز نیست. کاشو، گردو، و بادام زمینی جزو بدترین ها محسوب می شوند در حالی که پسته و بادام تا حدود کمی مصرف آن ها در شب مضر است.
مرکبات: میوه ها جزو مواد غذایی اسیدی هستند. یک لیوان آب پرتقال یا سیب سبز جزو بدترین انتخاب ها در شب می باشند.
قهوه: قهوه نه تنها ذاتا اسیدی می باشد اما کافئین در آن وجود دارد و نیز تولید اسید معده می کند.
نعمت وجود بابركت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است. وقتىبه جايگاه حساس و مهم و نقش كارگشاى آنان پى مىبرند كه از دستبدهند. چه بسيار اختلافها و قهرها و نزاعهاى خانوادگى كه پس ازدرگذشت «بزرگ خاندان» چهره نشان مىدهد و چه بسيار رابطهها ورفت و آمدها كه قطع مىشود، يا به سردى مىگرايد، و علت آن فقط ازدنيا رفتن محورى است كه مايه دلگرمى، اميد، انس و معاشرت فاميلاست.
رسول خدا(ص) فرمود: «البركة مع اكابركم»; (1) .
بركت و خير ماندگار، همراه بزرگترهاى شماست.
در سخن ديگر فرمود: «الشيخ فى اهله كالنبى فى امته»; (2) .
پيرمرد در ميان خانوادهاش، همچون يك «پيامبر» در ميان امتشاست.
اين اشاره به همان نقش محورى، فروغبخشى، صفاآورى، هدايتو ارشاد، تجمع و الفت است كه در وجود آنان نهفته است. پس اگربزرگترها در فاميل و خانواده، چراغ روشنىبخش و محور وحدت وهمدلى و عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهاى خانوادگىاند، بايد اينجايگاه، محفوظ بماند و مورد حراست و تقويت قرار گيرد.
در خیلی سال قبل خداوند بوسیله موسی احکامش را بیان نمود و امروز از آن احکام فقط ده فرمان برای همه شناخته شده است . این ده فرمان است که از میان احکام خداوند برای ما وجود دارد.
انسانها برای نگه داشتن ده فرمان نباید حتما مسیحی باشند بلکه این احکام در میان یهودیان و مسلمانان هم وجود دارد و همینطور آنها هم این ده فرمان را نگاه میدارند. این احکام فقط مخصوص ما نیست و نه فقط مخصوص مسیحیان.
این ده فرمان فقط میان کسانی نیست که معتقد به یک دین هستند بلکه برای آنهایی که پیرو هیچ دینی نیستند هم شناخته شده است.
این ده فرمان در کل اروپا در جریان است و به آن عمل میشود. میان مردم خیلی سخت میتوان پیدا کرد کسانی را که به این احکام اعتقاد نداشته باشند برای مثال قتل مکن ، زنا مکن ، به پدر و مادرت احترام بگذار و بقیه.
اگر همه این احکام را نگه میدارند و در زندگیشان جریان دارد و به آنها عمل میکنند پس برای چه به عیسی مسیح احتیاج داریم؟ این احکام که خیلی قبل از مسیح آمده اند.
برای چه مسیح آمد؟ و مهمتر اینکه برای چه کاری مسیح برای من آمد؟
ما در کتاب مقدس ده فرمان را خوانده ایم و همینطور درباره مسیح.
ما درباره مسیح خوانده ایم:
“زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانه خود را داد تا هرکه به او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد. زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند بلکه فرستاد تا به واسطه او نجات یابند، هرکه به او ایمان دارد محکوم نمیشود”
“زیرا خداجهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانه خود را داد”
وقتی درباره محبت صحبت میکنیم درمی یابیم که محبت یک موضوع شخصی و فردی است.
یوحنا اشاره کرده به آمدن عیسی بعنوان محبت خدا که در عیسی این محبت شخصی و فردی معنا پیدا میکند.
احکام از جانب خدا آمدند و من میتوانم این احکام را در نزد خود نگه دارم بدون خدا و همچنین میتوانم این احکام را انجام دهم بدون فکر کردن به خدا.
عیسی مسیح هم از جانب خدا آمد ولی نمیتوان او را از خدا جدا دانست چون عیسی نشانه محبت خداست.
“زیرا خداوند جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانه خود را داد”
خداوند در این کلام میخواهد شخصی ،نزدیک و صمیمی شود.
شاید تو تا امروز زندگی خوبی داشته ای. تو هیچ قتلی انجام نداده ای، تو از همسرت طلاق نگرفته ای، تو به پدر و مادرت احترام گذاشته ای. من فکر میکنم که تو این را احساس کرده ای که یک نفر اعمال تو را همیشه مشاهده میکند و برای همین تو به اعمال خوب فکر میکنی . آن خداست.
او همیشه آنجا در سر راه تو وجود دارد که بعضی اوقات چیزهایی از او حس میکنی و میدانی که زندگی تو اتفاقی و تصادفی نیست.
آن روح یا سرنوشت یا فرشته نجات، همان نزدیکی و صمیمیت خداست که امروز در عیسی مسیح وجود دارد. او نمیخواهد برای تو فقط احکام باشد. در تمام زمانها و در تمام زندگی تو، خداوند تو را دوست داشته و میخواهد تو این محبت را بواسطه عیسی مسیح حس کنی.
“تا هرکه به او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاویدان یابد”
این کلام نشان دهنده اثر محبت خداست که همانا حیات جاویدان است. این خیلی فوق العاده است. اما طبیعتی است که محبت خدا یک اثر بزرگ داشته باشد چون احکام خدا هم تاثیر خود را دارد. ما میتوانیم احکام خدا را از خدا جدا کنیم ولی محبت خدا جداشدنی نیست برای اینکه در آن حیات جاویدان است.
“تا هرکه به او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاویدان یابد”
احکام خداوند بصورت ناخودآگاه انجام میشود و خداوند در تمام زندگی تو حس میشود که خیلی به تو محبت دارد. عیسی مسیح محبت خداوند است برای تو. میتوانی این محبت را بپذیری؟
اگر بتوانی ، آن برای تو حیات جاویدان به ثمر می آورد و تو هلاک نمیشوی.
“زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند”
شاید تو فکر میکنی که آن روح را که همیشه با توست میشناسی که اثرات زیاد آن را در سرنوشت و زندگی خود احساس میکنی. من این اثرات را در زندگی بصورت عینی حس کرده ام و من او را گاهی اوقات فرشته نجات مینامم.
اما وجدان من گاهی مسئله دار میشود.شاید تو قتلی انجام داده باشی ،شاید از همسرت طلاق گرفته باشی و شاید به پدر و مادرت احترام نگذاشته ای.
“زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند”
عیسی مسیح نیامد که سنگینی وجدان تو را بیشتر کند یا تو را محکوم کند، که این محکومیت در مرگ تو معنا پیدا میکند.
آن چیز که وجدان تو را دچار مشکل میکند به تو میگویم که احکام خداست نه محبت خدا. احکام خدا خوب است و برکت بهمراه دارد اما آنها تو را از محکومیت رهایی نمی دهند.
اگر تو بخواهی بسوی خدا بیایی به سمت عیسی بیا که محبت خدا در آنجاست.عیسی نیامده تا جهانیان را محکوم سازد بلکه نزد او با وجود گناهانت یک شانس برای تو وجود دارد برای آمدن بسوی خدا و با وجود وجدان مسئله دارت میتوانی به سوی خدا بیایی.
پس عیسی محبت خداست نه جلاد تو.
“زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند بلکه فرستاد تا بواسطه او نجات یابند.هرکه به او ایمان آورد محکوم نمیشود”
این کلام در مورد نجات میگوید که خدا نجات و رهایی است و نجات او بواسطه محبت او می آید. محبت او عیسی مسیح است. احکام خوب هستند اما نجات بخش نیستند.
هر چقدر انسان در زندگی به جلو حرکت کند و پیرتر شود بهتر درک میکند که احکام خیلی سخت هستند و وجدان تو در طی سالیان نمی تواند خوب بماند و در آخر همان احکام تو را محکوم می کند.
پس بیا بسوی عیسی مسیح که در آنجا حیات وجود دارد و هرکه به او ایمان آورد محکوم نگردد.
بنابر این دوباره تکرار میکنیم:
“زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانه خود را داد تا هرکه به او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد. زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند بلکه فرستاد تا به واسطه او نجات یابند، هرکه به او ایمان دارد محکوم نمیشود
این ها تعاریفی بود که خیلی از بزرگان در طول سال ها و قرن ها از هنر داشته اند و همه ی آن ها می تواند هم درست باشد و هم غلط برخی هنر را زیبایی می دانند اما این تعریف هم صرفا نمی تواند درست باشد چون هر اثر هنری برای خلق شدن نیاز به یک هنرمند دارد پس یک گل و یا یک درخت که خود به وجود آمده اند نمی تواند یک هنر باشد، شاید بگویید خداوند یک هنرمند است، درست است اما ما در اینجا به دنبال تعریفی کلی تر از هنر می گردیم.
عده ی ای هنر را وسیله ای برای پالایش و اعتلای روح آدمی بیان می کنند و معتقدند که هنر باید اخلاق گرا باشد اما این هم خود تعریفی نادرست است زیرا هنری که ما در یک پوستر اجتماعی و سینما به کار می بریم با هنر خاتم کاری و خوشنویسی در بیان مفاهیم متفاوت است.
و افراد دیگری هم می گویند هنر نسخه برداری از طبیعت است مانند میل به خشونت، هوای نفس و … که می توانند مثل یک هنر مقدس زیبا باشند زیرا آیینه ی تمام نمای واقعیت ها می باشد. همچنین عده ای هم بر این باورند که هنر بیان احساس و عاطفه ی آدمی و برداشت او از زندگی و جهان هستی است.
اشکالی که در تعاریف بالا وجود دارد این است که همه فقط یک بعد از هنر را در نظر می گیرند ولی هنر کاملا ترکیبی از همه ی آن هاست و نتیجه ی اخلاقی این که هنر تعریف خاصی ندارد و نمی توان برای آن معیارهای مشخصی در نظر گرفت. به همین دلیل متفکران موضوعی به نام (( نظریه نهادی)) را مطرح کرده اند و بر این باورند که اگر چیزی بخواهد یک اثر هنریشناخته شود، ویژگی یا ویژگیهای خاصی نیست که بتوان در درون آن اثر مشاهده کرد؛ بلکه شأن خاصّی است که عالَم هنر برای آن اثر، قائل میشود.
طبق این تعریف عالم هنر شامل کسانی است که در تشکیلاتی نه چندان مدوّن، حضور دارند و به صورتهای گوناگون، در ارتباط با یکدیگر به سر میبرند. این مجموعه افراد که شامل هنرمندان ((نقّاشان، نویسندگان، آهنگسازان، کارگردانان و…))، مدیران موزهها، مدیران هنری، مخاطبان حرفهای آثارهنری (هر چند که خودشان هم هنرمند نباشند)، گزارشگران هنر در رسانهها، منتقدان هنری، تاریخنگاران هنر، نظریه پردازان و فیلسوفان هنر و دیگر کسانی که به نوعی با هنر در ارتباطند، هستند، که در صورتی که در مورد هنری بودن یک اثر به توافق برسند، میتوان آن را یک اثر هنری دانست و اگر اثری از سوی عالَم هنر به عنوان یک اثر هنری شناخته نشود، دیگر نمیتوان آن را یک اثرهنری به شمارآورد.
در حقیقت، عالَم هنر را میتوان مرزی دانست که اگر یک اثر ساخته دست بشر، از آن عبور کند به یک اثر هنری تبدیل میشود و اگر نتواند از آن بگذرد، اثر هنری به حساب نخواهد آمد. با این حساب، میتوان لگن توالت دوشان را هم به این دلیل که به دست یک هنرمند ساخته شده است و در یک فضای هنری به نمایش درآمده است و هم به دلیل این که از سوی جامعه هنرمندان عالَم هنر، به عنوان یک اثر هنری پذیرفته شده است، یک اثر هنری به حساب آورد.
تیموتی بینکلی، هم درباره این مسئله که آیا برخی از آثار بحثانگیز امروز، به راستی آثار هنری اند یا نه، میگوید: فقط میتوانم بگویم که آنها به دست کسانی که هنرمند محسوب میشوند، ساخته (یا خلق یا ایجاد) میشوند، منتقدان، آنها را با عنوان آثار هنری مورد نقد و بررسی قرار میدهند، در کتابها و نشریههای مربوط به هنر، درباره شان بحث میشود، در گالریها یا مکانهای مرتبط با هنر، به نمایش گذاشته میشوند و چیزهایی از این قبیل.
نقش ورزش در سلامت روانی – اجتماعی ؛ نویسنده: سجاد عبدالله پور دانشجوی مقطع کاردانی رشته آموزش ابتدایی
چکیده
ورزش و حرکات منظم بدنی علاوه بر سلامت جسم بر سلامت روحی و روانی و اجتماعی فرد فواید زیادی دارد و در سازگاری فرد در جامعه و شخصیت فرد تءثیر می گذارد.ورزش در درمان بیماری های نظیر افسردگی و نیز بر حافظه تآثیر می گذارد.ورزش برای جوانان تکیه گاهی امن به حساب می آید تا در پناه آن به نهایت رشد و کمال مطلوب انسانی دست یابند .
ارومیه - خبرگزاری مهر: میراث جهانی تخت سلیمان در نزدیکی شهر تکاب در برگیرنده نشانه ها و بقایای استقرار انسان از هزاره اول قبل از میلاد تا قرن 11 هجری بوده و بازدید از آن پنج دوره تاریخ تمدن بشر را برای علاقه مندان معرفی می کند.
به گزارش خبرنگار مهر در تکاب، تخت سلیمان تکاب به عنوان یکی از مهمترین و مشهورترین مراکز تاریخ تمدن ایران و جهان یکی از 9 اثر ملی ثبت شده کشور در فهرست آثار تاریخی جهان است.
تخت سلیمان یا شهر گنجک در ۴۵ کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب در یک دره ی سرسبز در بلندی سه هزار متری، سرشار از جاذبه های کم نظیر طبیعی- تاریخی واقع شده، این ناحیه همان شهر مشهوری است که بنا به نوشته های کهن، زادگاه زرتشت بوده و در نوشته های پهلوی به نام "گنجک" خوانده شده، گیتا نویسان عرب آن را "شیز" گفته اند، گذشته نگاران رومی و یونانی "گزکا" نوشته اند و حمدالله مستوفی آن را به زبان مغولان "ستوریق" گفته است که امروزه تمام این آثار را تخت سلیمان می نامند.
جاذبه های طبیعی این دره سرسبز در نوع خود در دنیا بی نظیر هستند، در سه کیلومتری غرب تخت سلیمان، کوه مخروطی میان تهی وجود دارد که هزاران سال پیش، بر اثر وقوع آتش فشان به وجود آمده، اهالی محل این کوه زیبا را زندان سلیمان یا زندان دیو می شناسند و معتقدند که حضرت سلیمان دیوهایی را از فرمانش سرپیچی می کردند در این کوه زندانی می کرده است.
در فاصله ۲۰ کیلومتری تخت سلیمان نیز یک دریاچه سحرآمیز دیگر قرار گرفته که یک جزیره بر روی آن شناور است، قطر دریاچه ۸۰ متر و قطر جزیره شناور بروری آن ۶۰ متر است که وزش باد، هر روز دو بار این جزیره را از این سو به آن سو جابجا می کند. نام این جزیره شناور "چملی" است.
این مجموعه فرهنگی - تاریخی به مساحت 124 هزار مترمربع که در ادوار مختلف محل سکونت مادها، اشکانیان، ساسانیان و مغولها بوده در استان آذربایجان غربی قراردارد و به روایتی محل تولد زرتشت پیامبر است.
تاریخ این مجموعه با تاریخ ایرانیان، ایتالیایی ها، یهود، مسیحیان و مغول ارتباط تنگاتنگی دارد.
قلعه تاریخی تخت سلیمان بازمانده از دوره ساسانیان با بخشهای مختلفی همچون آتشکده آذر گشسب به عنوان یکی از مهمترین آتشکده های دوره ساسانی، آتشکده شاهی و جنگ آوران، ایوان خسرو، معبد آناهیتا، آتشگاههای کوچک و دروازه ها و دیوارهای مستحکمش از بناهای مهم تاریخی جهان به شمار میرود.
مجموعه باستانی تخت سلیمان قبل از اسلام به عنوان بزرگترین مرکز آموزشی، مذهبی، اجتماعی و عبادتگاه ایرانیان به شمار میرفت اما در سال 624 میلادی و در حمله هراکلیوس، امپراطور رومیان به ایران تخریب شد.
بکارگیری سنگهای تراشدار و آجرهای بزرگ در ساخت این بنای تاریخی و واقع شدن دریاچه عجیب و همیشه جوشانی به عمق 112 متر در وسط این مجموعه جلوه زیبا و خاصی به این مکان تاریخی بخشیده است.
درجه حرارت آب این دریاچه در تابستان و زمستان یکسان و در حدود 21 درجه است و همین موضوع ثابت می کند که آب آن از سفرهای زیر زمینی در عمق بسیار زیاد تامین میشود.
این مکان تاریخی در زمان ایلخانیان و در دوره حکمرانی آقاخان در قرن هفتم هجری به عنوان تفرجگاه تابستانی مورد استفاده قرار گرفت، این حکمران مغول با احداث بناهای مختلفی همچون سالن شورا، ایوان شرقی و ساختمانهای 8 و 12 ضلعی یکبار دیگر جان تازه ای به مجموعه تاریخی تخت سلیمان تکاب بخشید.
بخش طبیعی مجموعه تخت سلیمان متشکل از یک کوه آهکی است که در قله آن، چشمه بسیار بزرگی (با دریاچه ای به قطر حدود 100 متر) وجود دارد.
کوه در طول هزاران سال در اثر رسوبات آهکی موجود در آب چشمه فوق شکل گرفته است،هم اینک در اطراف کوه تخت سلیمان چندین تپه کوچک از این نوع، در اطراف چشمه های آهکی در حال شکل گیری است.
کوه بلند زندان سلیمان نیز یکی از همین کوههای رسوبی است که در پنج کیلومتری تخت سلیمان هزاران سال پیش شکل گرفته است.
دریاچه سحر آمیز و رمز آلود تخت سلیمان
چشمه تخت سلیمان هزاران سال پیش شروع به جوشیدن کرده و به تدریج بر اثر لعاب حاصل از ترکیبات موجود در آب، لبه بیرونی چشمه رسوب بسته و بالا آمده است. این روند هزاران سال ادامه یافته و باعث شده که آب چشمه گلدانی در پیرامون خود بسازد به نحوی که هم اینک ارتفاع تپه حاصل از روند فوق و همچنین عمق دریاچه ناشی از جوشش آب چشمه به حدود 62 متر می رسد.
با توجه به اینکه ارتفاع رسوب دور دریاچه از دوره ساسانی تاکنون، یعنی در طول 1400 سال گذشته حدود 12 متر افزایش یافته، می توان گفت: به ارتفاع گلدان دریاچه تقریبا در هر سال کمی کمتر از 9 میلیمتر افزوده شده است.
کوه بلقیس، جایگاه تخت بلقیس و برج دیده بانی تخت سلیمان
کوه بلقیس در 8 کیلومتری شمال شرقی تخت سلیمان با دو قله بلند با ارتفاع ۳۲۰۰ متر و ۳۶۵۵ متر در ادامه سلسله کوههای شرق دریاچه ارومیه واقع شده، روی قله جنوبی استحکامات و قلعه تخت بلقیس قرار دارد.
ساختمان قلعه کاملا مدور واز سنگ بنا شده. لذا می توان تصور کرد که از این بنا به عنوان برج دیده بانی استفاده می شده. بین دو قله کوه دریاچه بسیار زیبایی که از ذوب شدن برف کوهها بوجود آمده در بیشتر ماههای سال قابل مشاهده است هر چند در سالهای اخیر به جهت کمی بارش تابستانها آب دریاچه خشک می شود.
قلعه تخت بلیقیس در سال ۱۹۵۹ توسط فون دراوستن مورد بررسی قرار گرفت وبعد از آن همه ساله توسط هیئت باستانشناسی مورد بازدید قرار گرفت ودر سال ۱۹۶۶ و ۱۹۶۹ به وسیله دیتریش هوف بررسی و مساحی شد.
حصار استحکامات فضایی حدود ۵۰ در ۶۰ متر که به صورت پلکانی با ارتفاع زیادی ادامه یافته و در حدود ۹ ارک مشخص است. در درون حصار ساختمان تقریبا مربع شکل و ایوانی در جلو می توان دید که محور آن در جهت تخت سلیمان قرار گرفته در جلو بنا یک تراس چند طبقه قرار دارد که اتاقهای پناهگاه مانندی با سقف گنبدی می باشد.
زندان سلیمان، زندان دیوان
در ارتفاع 65 متری این کوه دیواری مانند کمربند پس از حفاری مشاهده شده که طول این دیوار در حدود 800 متر است در همین ارتفاع آثار و بقایای ساختمانی زیادی که همگی از سنگ ساخته شده و به انضمام دروازه ورودی که در سمت جنوب کوه مشرف بر جاده با پله های عریض سنگی واقع شده که بسیار جالب توجه است.
ارتفاع هر یک از پله های فوق به طور متوسط 40 سانتیمتر است هنگام خاکبرداری از قسمت شرقی این کوه تعداد سه تمبوشه ی سفالی و نسبتا طویل به دست آمد که آب را به زمین های اطراف هدایت می کرده، و این خود دلیل بر آن است که در این محل دریاچه ای بوده است شبیبه دریاچه تخت سلیمان که به مرور ایام خشک گردیده. طول هر یک از ان تمبوشه های مزبور به 35 تا 40 سانتیمتر می رسد.
چندی پیش در اثر خاکبرداری از دامنه شرقی همین کوه خمره نیمه شکسته ای مشاهده شد، که داخل آن جسد جمع شده کودکی را نشان می داد، و این خود تا اندازه ای سابقه ی چند هزار ساله این محل، و قومی را که در این محل اسکان داشته اند را برای ما روشن می کند.
در دوران ماقبل تاریخ زیاد مرسوم بوده که کودکان خود را پس ازمرگ در خمره گذاشته و سپس دفن کنند. البته نظیر این عمل بر حسب اتفاق بسیار نادر و در زمان هخامنشیان هم اجرا می شده، ولی نمی توان جسد فوق را به آن ها نسبت داد. زیرا آثار دیگری که نسبت این جسد را به هخامنشیان بدهد، تا کنون به دست نیامده است در بدنه این کوه نیز هنگام حفاری مقدار زیادی خمره های شکسته بویژه تکه سفال های بدون لعاب دیده شد که همگی جمع آوری گردید.
لبه سنگی گودال حفره در برخی قسمت ها متورق شده، چنانکه مقدار زیادی از دیواره گودال در اضلاع جنوب و جنوب غربی به ارتفاع حدود هشت متر بر اثر زلزله به داخل حفره فرو ریخته و در چند قسمت نیز بخشی از این دیواره در حالت جدا شدن و ریزش است.
بقایای آثار معماری مربوط به معبد هزاره اول ق . م که در پیرامون طوقه احداث شده و مصالح آن از تخته سنگ و لاشه سنگ های درشت به شکل خشکه چین انتخاب گردیده و در مجموع معماری خشنی دارد، به شدت صدمه دیده است.
نکته قابل توجه دیگر در مورد کوه زندان وجود گاز و چشمه های گاز دار در داخل گودال است که هنوز هم دیواره های فرو نشسته یک چشمه گازدار در کف حفره زندان فعالیت دارد البته چشمه درون دهانه را در حال حاضر از ارتفاع 80 متری نمی توانیم مشخص کنیم،زیرا عمق آوار و لایه های رسوبی فروریخته به داخل حفره زندان، اجازه رویت آن را نمی دهد در حالت کلی زندان ساختار رسوبی بسیار مشابهی همانند وضعیت فعلی تخت سلیمان دارد.
آتشکده آذرگشنسب؛ نماد وحدت در ایران باستان
آتشکده های ساسانی شکل شرعی معابد، مثل معابد یونانی یا رومی را ندارند آنها در مفهوم ایران باستان «آیدنه» یعنی پرستشگاه هستند و می توانند به شکلهای کاملا متفاوت از چهار طاقی های ساده تا آتشکده هایی با فضاهای زیاد بنا شده باشند.
جایگاه مقدس روی تخت، یعنی آذر گشنسب، نماد وحدت سرزمین ایران بوده و از آتشکده های بزرگ است، این آتشکده دارای اتاق های زیادی است در مرکز بنای آتشکده معمولا یک اتاق مربع به شکل یک چار طاقی با محراب آ تش ساخته شده است.
دومین اتاق ( یز شن ـ گاه ) است که در آن اتش را وقتی برای نیایش در معرض دید نیست شعله ور حفظ می کردند. حیاطها، باغها، انبارها، سکونتگاههای موبدان و اتاقهای خزانه ی جایگاه مقدس فضاهای دیگر آتشکده هستنداز جلو ایوان جنوبی به چهار طاقی یعنی مرکز جایگاه مقدس از آجر ساخته شده است.
بخش مرکزی از یک اتاق مربع شکل با اضلاع هشت متر که زمانی داری سقفی گنبدی بوده است تشکیل می شود در هر ضلع اتاق یک طاق عریض قرار دارد که بنا به همین دلیل نیز چها طاقی خوانده می شود. دور این اتاق مرکزی یک دالان امتداد پیدا می کند که زمانی به وسیله نرده های باریکی از اتاق مرکزی مجزا بوده است.
در این اتاق مراسم نیایش بجا می آمده است یک گود چهار گوش در کفی از هشت ردیف آجر ایجاد شده که در آن آتشدان قرار می گرفته وچهار سکو با حفره هایی برای قرار دادن نوشابه ای که در مراسم نیایش نوشیده می شده قرار داشته است.
معبد آناهیتا؛ معبد ستایش آب
معبد آناهیتا که معبد ستایش آب است، شباهت فراوانی به معبد آناهیتا در نیشابور دارد کاخ و تالار شاهی نیز به ایوان مداین شباهت دارد ولی کوچکتر از آن است.
اولین گزارش مربوط به انداختن اشیاء قیمتی در دریاچه تخت سیلمان، به دوران کورش کبیر پادشاه هخامنشی باز می گردد. طبق این گزارش در سال 547 قبل از میلاد، کورش پس از اینکه بر کروسوس پادشاه لیدیه پیروز شد، شاه شکست خورده را به ایران آورد و در مکانی بهنام "بارن"، نزدیک همدان اقامت داد و خزانه اشیاء قیمتی او را به عنوان نذر در آب دریاچه مقدس انداخت.
کروسوس، پادشاه لیدی، در تاریخ جهان به ثروتمند بودن معروف است او اولین پادشاهی است که به ضرب سکه پرداخت ثروت او به اندازه ای بود که هنوز هم اروپاییان اشخاص بسیار پولدار را به کروسوس تشبیه می کنند.
بنابراین این درصورتی که افسانه نذر کورش کبیر واقعیت داشته باشد، با توجه به اینکه در هیچ دوره ای از تاریخ امکان دسترسی به عمق این دریاچه وجود نداشته، می توان امیدوار بود که این گنج پیدا شود.
در دوره اشکانی نیز چندین گزارش از جنگ های بین امپراتوری روم و پادشاهی اشکانی گزارش شده است. بر طبق یکی از این گزارشات، داستان تاریخی "کلئوپاترا" و "آنتونی" که در تاریخ روم، مصر و جهان معروف است.
سردار رومی "آنتونیو"، در سال 36 قبل از میلاد به محاصره قلعه "گنزک" پرداخت. در جریان این محاصرات نگهبانان آتشکده مقدس هر زمان که احساس می کردند امکان سقوط قلعه وجود دارد، اشیاء قیمتی موجود در آتشکده و معبد ناهید را به داخل دریاچه می انداختند.
در دوره ساسانی نیز دست کم، یک بار قلعه تخت سلیمان به وسیله نیروهای روم شرقی به اشغال درآمده است بر طبق این گزارش در جریان جنگ های خسروپرویز با "هراکلیوس"، پادشاه روم، این قلعه به تصرف نیروهای رومی درمی آید (624میلادی). گمان می رود که موبدان آتشکده پیش از تصرف قلعه به وسیله نیروهای متخاصم، نذورات و گنج های موجود در آن را به داخل آب انداخته باشند.
در جریان جنگ های صدر اسلام و تصرف ایران به وسیله اعراب نیز، قلعه به محاصره نیروهای خلیفه دوم درمی آید.
از نگاه موبدان زرتشتی این دریاچه متعلق به ناهید (آناهیتا) الهه آبها؛ بوده، بنابراین ریختن اشیاء نذری به داخل آن اصولا به منظور حفظ این اشیای به وسیله صاحب آن تلقی می شده و جایز و مباح بوده است.
بعد از زوال حکومت ساسانی و پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان، این مجموعه عظیم که در جنگ های ایران و روم در زمان خسرو پرویز به شدت آسیب دیده بود، دیگر رمق تجدید حیات نیافت، اما تا قرن 4 ه. ق. تعداد اندکی از معتقدان آئین زرتشت در این محل اسکان داشته و آتشکده نیز در مقیاس کوچکتری مورد استفاده بوده، در زمان حکومت آباقاخان مغول با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید، از این مکان مدتی به عنوان پایتخت تابستانی و تفرجگاه استفاده می شود. بعدها محل مذکور توسط عامه مردم به صورت شهرکی کم اهمیت با مشاغل متنوع تا قرن 11 ه. ق. ادامه حیات می دهد.
اگرچه گزارش هایی دال بر استفاده از این قلعه در دوره خلفای عباسی در دست است، لیکن تخت سلیمان در این زمان از اهمیت زیادی برخوردار نبوده. بعدها در دوره پادشاهی ایلخانان مغول در زمان "باقاخان"، دومین پادشاه این سلسله و برادرزاده هلاکوخان (680تا 663 ه. ق.)، قصر و عمارتی در کنار این دریاچه بنا گردید.
خوشبختانه امرای مغول آثار ساسانی را تخریب نکردند و ساختمان های خود را در کنار و یا بر روی این آثار بنا نمودند. از همین رو در حال حاضر بخشی از آثار دوره ساسانی در زیر آثار دوره ایلخانی مدفون است. وجود یا عدم وجود چنین آثاری را می توان با حفر گمانه های آزمایشی معلوم کرد باید توجه داشت که عمق این گمانه ها دسته کم می بایست 12 متر از سطح دریاچه باشد.
مجموعه آثار باستانی تخت سلیمان در 42 کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب در استان آذربایجان غربی قرار دارد، قدمت این منطقه از لحاظ سکونتگاه انسانی به سه هزار سال پیش باز می گردد که ایام عید نوروز مکان مناسبی برای علاقمندان به آثار تاریخی است.
+ نوشته شده در دوم فروردین 1391ساعت 11:29 توسط تکاب | نظر بدهید
غار كرفتو پذیرای مسافران و عاشقان طبیعت و تمدن کهن و كاوشگران و گردشگران داخلی و خارجی است. بررسیها، پژوهشها و کاوشهای باستانشناسی در کردستان نشان میدهد که این استان از نظر باستان شناختی از اهمیت بسزایی برخودار است.
بررسیهای اخیر در غار” کرفتو” و غار ” کانی میکائیل” شهرستان دیواندره، سکونت انسانهای اولیه را به اثبات رسانده است.
به ویژه در کاوشهای غار” کانی میکائیل” در فاصله دوهزار متری غار” کرفتو” که احتمال ارتباط این دو غار را مطرح میسازد، سکونت انسانهای اولیه به اثبات رسیده است.
استقرارهای فصلی در داخل غار، کاوشهای فصل اول و دوم داخل و بیرون غار کرفتو، کشف بقایای آثاری از تیغههای سنگی، سفالی و … و آثار دوره نوسنگی به وضوح مشخص شده است.
روی سردر ورودی یکی از اطاقهای طبقه سوم این غار کتیبهای یونانی وجود دارد و جمله «این خانه هراکلس است، هر کس در آن وارد شود در امان است» حک شده است.
وجود این کتیبه سبب شده تا برخی بر این عقیده باشند که احتمالا این غار مدتی به صورت موقت مورد سکونت سلوکیان قرار گرفته است.
اين غار در 67 كيلومتري شمال شهر ديواندره قرار دارد.
غار كرفتو جزو زيباترين و با اهميتترين غارهاي طبيعي و دستساز ايران محسوب ميشود كه در ادوار مختلف مورد استفاده و سكونت انسان بوده و طي اين دورهها جهت سكونت تغيير حالت داده و فضاهايي به صورت معماري و صخرهاي در 4 طبقه و در دل كوه حفر شده است.
ستون فقرات غار 750 متر طول دارد و درون غار فضاها و راهروها و دالانهاي متعددي را به وجود آوردهاند كه در ميان غارهاي دستكن انسان از معماري كاملي برخوردار است.
اين غار مهمترين جاذبهي تاريخي قابل بازديد استان ميباشد كه موقعيت كمنظير آن در مجاورت ساير سايتهاي تاريخي مانند قلعهي باستاني زيويه و مجموعه تاريخي تخت سليمان موجب شده تا اين اثر مورد توجه و بازديد گردشگران قرار گيرد.
قابل ذکر است، در اين مجموعه تسهيلاتي مانند پاركينگ، سكوهاي استراحت، سرويس بهداشتي، پايگاه پژوهشي ميراث فرهنگي و سايت اطلاعرساني گردشگران وجود دارد.
+ نوشته شده در دوم فروردین 1391ساعت 10:34 توسط تکاب | نظر بدهید
يك سال گذشت يگ سال پر از خبر خبرهاي فراوان كه هم خبر خوش داشت و هم تلخ، يك سال كه خيلي زود آمد و رفت و خوشحال بوديم يك سال ديگر باز در ميان شما بوديم . اميدواريم كه بازهم بتوانيم درسال هاي آتي نيز در ميان شما باشيم در اين يك سال اخير وبلاگ ها و سايت هاي زيادي راه اندازي شدند خيلي ها هم وبلاگ و يا وب سايت خود را جمع كردند ولي ما همچنان ايستاده ايم اگر خدا توفيقي بدهد و مشكلي برايمان ايجاد نشود و نشريه آواي تكاب نيز مجوز خود را دريافت كند سعي داريم كه بمانيم و در خدمت همشهريانمان براي سربلندي و آبادي تكاب تلاش كنيم . خيلي ها ديگر در ميان ما نيستند كه يكي از آنها عزيز عاشقي است كه روحش شاد، وخيلي ها هم به ما اضافه شده اند. دريك سال گذشته انتقادهاي زياد ي از ما شد و البته در كنار اين انتقادها تعريف و تمجيدهاي فراواني هم شد . يكي گفت كار شما كپي برداري از سايت ها و خبرگزاري هاست، يكي گفت شما از مسئولين انتقاد نمي كنيد و يكي گفت چرا اخبار شما كم است و از مشاهير نمي نويسيد ، عده اي هم مارا متهم به حمايت از گروه و جريان خاصي مي كردند و عده اي هم مي گفتند كه اين سايت از سوي فرمانداري و يا از سوي شوراي شهر و .....اداره مي شود . درحالي كه چنين نبوده و نيست . مختصرا دوست داريم جواب بعضي از اين انتقادها را بدهيم :
بعضي از دوستان كه گفته بودند كار ما كپي برداري است : بله دوستان عزيز ما اخبار را رصد مي كنيم حال متعلق به سايت شما باشد يا ديگران ، ما همه منابع را هم ذكر مي كنيم تا حق كسي ضايع نشود و اگر هم يادمان رفته باشد پوزش مي طلبيم . اما چرا ما اخبار را گردآوري مي كنيم به اين دليل است كه شما به راحتي بدانيد در مورد تكاب در كجا چه گفته شده است آيا تعريف شده يا تخريب . مي خواهيم بدانيد كه در تكاب نيز زندگي جريان دارد . مي خواهيم به سايت ها يا ادارات استان بگوييم كه تكاب نيز در جنوب استان قرار دارد و ميشود اخباري از آنجا منتشر كرد مي خواهيم بگويم كه آثار باستاني تكاب از هر اثر ديگر تاريخي در استان معتبرتر است . چرا آن را پوششش خبري نمي دهيد . و هزاران سوال ديگر كه شما مي توانيد جواب آنها را فقط و فقط از اينجا پيدا كنيد . ميخواهيم بدانيد كه تكاب چقدر مظلوم است در استان . مي دانم كه باور نمي كنيد ولي كافي است فقط نيم نگاهي به اخبار مهم سايت هاي استان بكنيد تا بفهميد سخن ما را. عده اي گفتند كه چرا انتقاد نمي كنيد: دوستان عزيز ما تا جايي كه به كسي توهين نشود و شخصيت افراد تخريب نشود او را نقد مي كنيم ما اول بايد معني نقد را بفهميم و بعدا انتقاد كنيم ما بايد اول از آن مسئول سوال كنيم اگر جواب نداد او را نقد كنيم نه اينكه به شخصيت او توهين كنيم و عقايد شخصي او را به تمسخر بگيريم و بعدا بگوييم ما حلال مشكلات شهر هستيم . بعضي از دوستان فحش و ناسزا را با نقد و انتقاد اشتباه گرفته اند . مرد آن نيست كه پشت پرده هرچه دوست دارد بگويد مردآن است كه واقعيت ها را به زبان واقعيت بيان كند و نه چيز ديگر. ما اگر مجوز نشريه مان بياييد اين قول را به تمام همشهريانمان مي دهيم كه در چارچوب اخلاق و صداقت ادارات و سازمان هاي شهرمان را نيز نقد كنيم چيزي كه كم وبيش گاهي آن را انجام مي دهيم . ببينيد دوستان ما متعلق به تمام مردم شهر هستيم از كسي هم حمايت نمي كنيم و سايت ما نه از سوي فرمانداري و نه ازسوي شوراي شهر و.... هم حمايت مالي نمي شويم حتي اين دوستان يك تقدير خشك و خالي هم از ما نكرده اند و البته نيازي هم نيست . چون ما اين را يك وظيفه مي دانيم كه مردم تكاب از اتفاقات و اخبار تكاب مطلع باشند . تا به اميد خدا شهرمان از خاموشي با اين همه ثروت ملي خارج شوند . در مورد مشاهير و بزرگان به عنوان يك وبلاگ تا آنجا كه وظيفه مان بوده مطلب نوشته يا جمع كرديم اگر شما از مشاهير و يا بزرگان و مناطق و جاذبه هاي ديدني تكاب و حومه اطلاع داريد . آن را براي ما بفرستيد تا منتشر كنيم . باور كنيد ما يكي از پربازديدترين وبلاگ هاي استان هستيم كه به راحتي توان مقابله با آينانيوز و عصر اميد راداريم . ما به شما نيازمنديم
در سال گذشسته ما براي اولين بار يك نظر سنجي به نام بهترين خبرنگار تكابي برگزار كرديم كه آقاي امير خالقي نژاد نفر اول شدند و امسال نيز قصد داريم دوباره اين نظر سنجي را برگزار كنيم در زير از افراد و سايت هاي اسم آورده شده است كه در اين يك سال كمك هاي زيادي به آواي تكاب كرده اند و ما جا دارد از يكايك آنها تشكر كنيم و اگر كسي جا افتاده از قلم ما را به بزرگي خود تان ببخشيد
سیزده بدر یا جشن بدرقه نوروز از مهمترین رسوم مشترك در میان اقوام ایرانی است كه طی سال های اخیر روز آشتی با طبیعت نیز تلقی می شود. ایرانیان از گذشته های دور، با آغاز بهار و ورود به سال جدید و پس از چند روز دید و بازدید و تبریك سال نو، گویا برای تكمیل شادی خود و دور كردن غم و غصه و خمودگی، در روز سیزدهم فروردین ماه، با بیرون آمدن از خانه و پناه گرفتن در طبیعت، مراسم سیزده بدر را اجرا می كنند.
در همه شهرها و روستاها و عشیرههای ایران، خانواده ها به صورت گروهی، گاه چند خانواده با هم غذای ظهر را آماده كرده و آجیل و خوردنی های سفره هفت سین را با خود برداشته و به دامان صحرا و طبیعت می روند و سبزه هفت سین را با خود برده و به آب روان می سپارند.
به دامن صحرا و طبیعت رفتن، شوخی و بازی كردن، دویدن، تاب خوردن و در هر حال شاد بودن،از ویژگی های روز سیزده بدر است. گره زدن سبزه به نیت باز شدن گره دشواری ها و برآورده شدن آرزوها، از دیگر رسوم این روز است.
این باور همگانی چنان است كه اگر خانوادهای نتواند به علتی تمام روز را به باغ و صحرا برود، به ویژه با دگرگونی های جامعه شهری امروز، در بعد از ظهر روز سیزدهم، حتی برای زمان كوتاهی هم كه شده از خانه به باغ یا گردشگاهی عمومی می رود.
سیزده بدر، جشن واقعی بهار است. طراوت و سرسبزی به طبیعت بازگشته و طبیعت نیز مردم را به سوی خود می خواند.
اما از گذشته تا كنون، دگرگونیهای صنعتی و شغلی، بزرگ شدن شهرها، وسعت خانه سازی و شهرسازی و فراوانی وسایل آمد و رفت باعث شده كه خانواده ها در عین حال كه استقبال بیشتری نسبت به رو آوردن به طبیعت و طبیعت گردی دارند، اما سال به سال مجبور به پیمودن راه بیشتری برای یافتن سبزه و كشتزار جهت گذران سیزده بدر هستند چون رفته رفته استفاده بی رویه و نابجای انسان از طبیعت باعث نابودی آن شده است.
برای اندیشیدن به محیط زیست، مسوولیت پذیری بهترین و مهمترین ویژگی است. در سال های اخیر كه بحث حفاظت از محیط زیست و اهمیت آن در زندگی انسان ها بیشتر مطرح شده است، متوجه می شویم كه گذشتگان ما، آثار حضور در طبیعت را درك كرده بودند و در پس دور كردن نحسی و غم و غصه از خانه، به دنبال آثاری كه طبیعت می تواند روی انسان و برای متحول كردن او بگذارد، بودند.
آنان دریافته بودند كه نتایج برقراری ارتباط با طبیعت و حفظ آن كه در نهایت به نفع انسان و نسلهای آینده است، و به تدریج با آگاهی از این تفكر، نگرش به سیزده بدر نیز تغییر كرد به طوری كه در واقع انسان به این باور رسید كه درك بیشتر از هستی و نعمت های خداوند كه در محیط زندگی انسان است، فلسفه وجودی روز سیزده بدر را تشكیل می دهد كه طی سال های اخیر به روز طبیعت نامگذاری شده است. طبیعتی كه همواره در ایران مورد احترام و ستایش بوده و مردمان این سرزمین در حفظ و پاكیزگی آن كوشیده اند.
در اهمیت محیط زیست، همین بس كه در سلامت، توسعه و آرامش جامعه نقش گسترده و اساسی دارد و آن قدر این نقش گسترده است كه تمامی ابعاد زندگی انسان را در برمی گیرد.
زندگی انسان چنان وابسته به محیط زیست است كه حذف آن به هیچ وجه قابل تصور نیست چرا كه در وهله نخست به حذف انسان و حیات بشری منجر می شود. در واقع باید توجه داشت كه محیط زیست می تواند بدون انسان ها زنده بماند، اما انسان ها بدون محیط زیست نمی توانند زنده باشند.
در جوامعی كه حافظ محیط زیست هستند، این تلقی كه انسان ها بدون محیط زیست هیچ اند، باوری عمومی است. انسان ها با وجود پیشرفت های فوق العاده امروزی شان مدیون محیط زیست اند و چه بسا كه با بحث های فلسفی، چه با بحث های پزشكی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی این وابستگی به محیط زیست فزون تر نیز می شود.
شاید بتوان گفت كه حفظ محیط زیست، ضروری ترین وظیفه انسان هاست چراكه به اندازه زندگی انسان ها اهمیت دارد. اما صحبت از محیط زیست در بسیاری موارد دردناك است، از این بابت كه انسان ها چه فجایعی بر سر این موجود ناتوان آورده اند. موجود ناتوان نامیدن محیط زیست، شاید علمی و مناسب نباشد اما واقعیت این است كه طی سال ها، محیط زیست با بیرحمی و شقاوت كامل مورد ظلم قرار گرفته و نتوانسته چنان كه باید از خود محافظت كند.
اندیشه ورزی در زندگی و نه تنها زندگی كردن و لذت بردن، اگر محور قرار گیرد، حفظ محیط زیست در عالی ترین جایگاه اندیشه انسانی قرار می گیرد.
عدم توجه به ارزش های زیست محیطی و تنوع زیستی، افزایش جمعیت و پیامدهای شهرنشینی و صنعتی شدن بدون برنامه، مصرف بیش از حد مواد شیمیایی، ضعف قوانین و عدم هماهنگی و نظارت كافی در مدیریت و بهره برداری خارج از ضوابط زیست محیطی از جمله تهدیدهای مهم تنوع زیستی در جهان است كه ایران نیز از آن جدا نیست.
براساس آخرین تحقیق سازمان ملل كه در قالب گزارشی با عنوان زیست محیط ها، رفاه انسانها و ایجاد تنوع زیستی منتشر شده است، صدمه ای كه انسان ها در 50 سال گذشته بر تنوع منابع بیولوژیك جهان وارد كردهاند، از هر زمان دیگری در طول تاریخ بیشتر بوده است. اگر این روند متوقف نشود، انسانها منافع اساسی را در جهان از دست خواهند داد.
گره زدن سبزه به نیت باز شدن گره دشواری ها و برآورده شدن آرزوها، از دیگر رسوم این روز است. در حال حاضر می توان این منافع را به خدمات زیست محیطی تعبیر نمود به طوری كه هر انسانی برای برخورداری از زندگی ایمن، به طبیعت وابسته است.
در حدود 3/5 میلیارد نفر در سراسر جهان برای گذران زندگی و تامین غذا به دریاها، اقیانوسها و طبیعت اطراف خود وابسته اند و در حالی كه به دلیل تغییرات اعمال شده از سوی بشر طی سال های اخیر، در برخی از مناطق میزان ذخایر آبزیان تا 9 درصد نیز كاهش یافته است، هنوز حدود 70 درصد جمعیت جهان از منابع بیولوژیك سنتی حاصل از طبیعت استفاده می كنند كه این نشانگر اهمیت چرخه های طبیعی در زندگی انسان های قرن 21 است.
به اعتقاد وحید اسلام زاده كارشناس مسایل زیست محیطی و استاد دانشگاه، چهار عامل احساس مسوولیت، قانون مدون علم، آموزش و اعتقاد به ضرورت حفظ محیط زیست برای حفظ منافع ملی و آیندگان می توانند در حفظ محیط زیست موثر واقع شوند.
وی گفت: برای حفظ محیط زیست در درجه اول باید اندیشید كه محیط پیرامون ما از چه ساخته شده است؟ چه كاركردها ی درونی و بیرونی دارد؟ علت وجودی آن چیست؟ چرا محیط زیست به انسان آرامش می دهد؟ چرا تنوع زیست محیطی داریم؟ چگونه با محیط زیست رفتار كنیم كه عواید آن نصیب ما شود؟
این كارشناس محیط زیست به نقش فرهنگ سازی در جامعه برای حفظ محیط زیست اشاره كرد و گفت: فرهنگ محیط زیست یعنی نحوه برخورد انسانها با محیط زیست. انسانها با محیط زیست در تعامل هستند، هم انسانها بر محیط زیست تاثیر می گذارند و هم محیط زیست بر انسان ها. اما مشكل اساسی در این است كه محیط زیست یك طرفه تنها بخشنده است و انسان یك طرفه تنها آسیب رسان و مضر.
فرهنگ محیط زیست می خواهد بگوید كه تعادل باید در رفتار دو طرف حفظ شود یعنی اگر منفعتی و سودی هست هر دو طرف باید از آن بهره مند شوند. انسان نباید خودخواهانه، هر جور كه دوست دارد با محیط زیست رفتار كند بلكه باید محیط زیست خود را بشناسد و رفتار خود را متناسب با آن هماهنگ كند.
پس بیایید با هم از این روز لذت ببریم، بدون این که آسیبی به این نعمت بزرگ الهی وارد نماییم.
:: موضوعات مرتبط:
علمی،
، :: برچسبها:
سیزده بدر روز طبیعت ایرانیان,
این وب سایت تقدیم معلم اخلاق و دانشمند جاوید الاثر محمد حسن رضوانی باد که در جنگهای داخلی در شهرستان سنندج مفقود شد . یادش گرامی باد ونامش همیشه جاوید باد. , و یاد معاون مدرسه ای که در آن درس میخواندم مرحوم فرخ نصر الهی که همیشه بر لبانش لبخنی داشت و چهره ای مهربان وبیاد دبیر تاریخ و جغرافیم در مدرسه راهنمائی شریعتی مرحوم شهید حسن حاجیانپور
.شهرو یاد استاد عزیزم مرحوم سید عبدالرزاق رضویان که پایه گذار راهپیمائی های مدارس شهر تکاب در اول انقلاب بود. و یاد مرحوم معلم سید یحی رضویان یار دیرینه پدرم و مرحوم معلم عزیزمان حسین وظیفه و پهلوان بزرگوار نصرت اله نقدی عزیز مرحوم و همه معلیمین و فرهنگیان گمنام منطقه افشار من شهر تکاب این مرزوبوم آشنا سالها است
جان گرفته کشتی اندر شهر ما
پهلوانی باید اندر ورزش کشتی جوان
همچو تختی بایدت نامت نشیند بر دلان
رستمی و پرچمی هر دو شهید زنده اند
یادشان باقیست بر دلها چو زاد این مو طنند
ملکیان را اسوه باشد ملکیان
نی رود یادش ز دل چون نقش بسته بر دلان
داغ بر دلها نهاد اخلاق خوب قاضیان کند
دل از این جهان و گشت یار غازیان
چون بنی هاشم زنور هاشمی بود وبرفت
نوریان چون نور حق تابید و هم تابنده رفت
باب رضوان را گشودی ای امیر گشته ای بر دام پر دردان اسیر
چشم بر در کی نشان یابی زاو از پدر دوری و دل محزون او
و اما این وبلاگ بیاد تاریخ تکاب و اساتیدی چون پدر عزیزم و شهیدان گرانقدر منطقه وتمامی
دوستداران تاریخ اصیل شهرستان تکاب ایجاد کرده ام.
تكاب به معني آب باريكه و زمين كم آب است. منطقه تكاب داراي ده ها اثر تاريخي قبل وبعد از اسلام است كه از آن جمله ميتوان به تخت سليمان اشاره كرد كه در 45 كيلومتري شمالشرقي آن واقع شده است.
شهر باستاني شيز در آن مكان قرارداشت واحتمالاً به علت فعاليتهاي آتشفشاني كوه زندان در فاصله 105 كيلومتري تخت سليمان، ويران شده و آثاري از آن برجاي نمانده است. نام تكاب تا سال 1316 هجريشمسي تكانتپه (تپه پر ازخار) بوده است.
شهرستان تكاب از شمالغربي به هشترود،از شمالشرقي به زنجان،از طرف غرب به صائيندژ واز جنوب وجنوبغربي به سنندج وسقز واز طرف جنوب شرقي به شهرستان بيجار محدود است و وسعت آن 2523 كيلومتر مربع مي باشد.
بنا و يادمانهاي تاريخي
بالاخانه قزقپان سنگ
در 5 كيلومتري شمال غربي روستاي قزقپان سنگ در سينه كوهسنگي يك مناره جالب توجه وجود دارد كه امتداد آن به دامنه صخره منتهي مي گردد.
زندان سليمان
زندان سليمان بر روي كوهي قرار گرفته كه در قله آن دهانه بزرگي از يك آتشفشان غير فعال وجود دارد. ارتفاع اين زندان مخوف افسانهاي كه ديواره صخرهاي آن كاملاً عمودي است از يكصد متر بيشتر به نظر ميرسد و بویگاز تندي از درون اين چاه عظيم به مشام ميرسد.
زندان سليمان بيشتر به يك دهانه آتشفشاني خفته ميماند و وجود چشمههاي آبگرم معدني در روستاي احمد آباد درپاي همين كوه مويد اين نظر است.
قلعه تخت سليمان
تخت سليمان و مجموعه آثار باستاني و تاريخي آن يكي از مهمترين و مشهورترين مراكز تاريخ و تمدن ايران محسوب ميشود.اين مجموعه در ناحيه تكاب و بر روي يك بلندي طبيعي به ارتفاع 20 متر از سطح دشت احداث شده است.
كليه آثار آن درون يك حصار و ديوار بيضي شكل بنا شده ودر درون دشتي گسترده واقع شده است. حصار بيروني از سنگهاي لاشهاي به ابعاد مختلف و به ضخامت 5 متر، ارتفاع 14 متر و محيط بيروني 1200 متر بنا شده است.
لايه بيروني حصار از سنگهاي تراشدار نماسازي شده و داراي 38 برج دفاعي مخروطي شكل است. بناي ديوار و حصار بيروني متعلق به دوره ساساني است، ولي در دوره ايلخاني نيز ضمن مرمت پارهاي از قسمتهاي فرو ريخته ، دروازه جديدي در مجاورت دروازه جنوبي عهد ساساني احداث گرديد.
در اين مجموعه تاريخي محل شگفت انگيزي به نام زندان قرار دارد كه مشتمل است بر بقاياي معبدي از دوران ماقبل تاريخ و عهد ماد. در اطراف تخت سليمان آب گرمهاي جوشان و حتي چشمههاي سرد وجود دارند كه بسيار جالب توجه و ديدني هستنند. همچنين شكاف بزرگي كه در اثر زلزله پديد آمده از نكات ديدني تخت سليمان است.
قلعه سردار افشار (حسينعليخان افشار)
در ضلع شمال غربي مركز شهرستان تكاب، قلعهاي شامل سه بخش اندروني، بيروني و محل نگهداري احشام در يك مكان خيلي وسيع احداث گرديده بود. اين عمارت در زمان سلطنت ناصرالدينشاه قاجار توسط سردار حسينعليخان افشار در سال 1281 هجري قمري احداث گرديده.
قلعه اربابي يلقون آغاج (چهار باغ)
قلعه يلقون آغاج در اوايل حكومت قاجاريه، با نماي هشت ظلعي منظم در دو طبقه احداث گرديد و داخل عمارت را با كاشيهاي رنگين و نقاشيهاي با ارزش مزين نمودند.
قلعه رشيد الدوله (حسنخان افشار) دورباش
اين قلعه توسط رشيدالدوله در دوره سلطنت شاهان قاجار در ميان باغهاي انگور و درختان ميوه، احداث گرديده است.
دژ ساري قور خان
اين بنا از دوران پيشاز تاريخ، مركز تمدنهاي هزاره اول بوده و از عصر مادها تا دوره ساساني اقوام متعددي در آنجا سكونت داشتهاند. دژ به صورت پشته عظيم سنگي در حاشيه شرقي رودخانه سارق در 600 متري از دره سر بر آورده كه از همه طرف محفوظ و مجزاست و دستيابي به آن مشكل و به اين لحاظ جايگاه امني براي ساكنان آن در ادوار مختلف بوده است.
بقاياي برجهاي ديده باني و دخمههاي صخرهاي با حياط و آبانبارها به فرمهاي چهار گوش منظم و نا منظم و مدور و پلكانها و راهروهاي استوانهاي ارتباطي، قابل ملاحظهاي ميباشد. به احتمال قوي اين محل در دوره غارنشينان مورد استفاده بوده و اهميت خود را در ادوار بعدي نيز حفظ نموده است.
قلعه محمد حسين خان مير پنج دور باش
اين قلعه توسط محمد حسين خان مير پنج در دوره سلطنت شاهان قاجار در روستاي معتدل دورباش احداث گريده است و درحاشيه طولي يكي از ديوارهاي قلعه و قسمت بيروني آن آينه بزرگي نصب نموده بودند كه مشرف به گردنه زرينه اوباتو و دوراهي ديواندره بودكه حركت و عكسالعمل نيروهاي مهاجم و يورشگران را منعكس ميكرد.
دژ بلقيس
روي قلعه جنوبي كوه بلقيس استحكاماتي با نام متداول تخت بلقيس وجود دارد كه ويرانههاي آن در سال 1959 كشف گرديد. تاريخگذاري بنا را به دوره ساسانيان محتمل ميكند.
تپه مجيد
در فاصله 3 كيلومتري شمال شرقي بين تخت و دهكده تارهكند در حوالي قبرستان جديد تپهاي معروف به تپه مجيد وجود دارد كه بر روي آن سفالهايي از دوره ساساني بدست آمده است.
اين مكان وجود احتمالي محوطههاي مسكوني از دوره آتشكده را نشان ميدهد كه از نظر باستانشناسان محل گورهاي دسته جمعي تومولوسها مربوط به هزاره اول قبل از ميلاد است. مجموع گورهاي تومولوس كه به شكل تپه باستاني است، شامل چند هزار گور فرعي ميباشدكه يك گور اصلي را حلقه وار در ميان گرفتهاند.
جاذبه هاي طبيعي
آبهاي گرم احمد آباد
در فاصله 2 كيلومتري شمال غربي روستاي احمد عليا حفرههاي آبگرمي وجود دارد كه بنا به روايت گذشتگان خاصيت دارويي داشته و مورد استفاده عموم قرار ميگيرد.
در ميان چشمه هاي آبگرم احمد آباد در نقاط نزديك آبگرمها، حفرههاي پر از آب سرد نيز وجود دارد كه خاصيت دارويي داشته و مورد استفاده عموم قرار ميگيرد.
اين آبها بعلت داشتن املاح معدني گوناگون بعد از طي مسير در روي زمين رسوباتي به رنگهاي سفيد زرد مايل به نارنجي و در بعضي موارد كاملاً قرمز بر جاي ميگذارد.
غار كهريز
اين غار در كهريز تكاب واقع شده و قطر دهانه آن در حدود 2 متر و طول و عرض آن نيز 3 متر است.
چمن متحرك بدرلو (چمن گلي)
چمن گلي در كيلومتر 17 شمال شرقي شهرستان تكاب و در 3 كيلومتري شرق روستاي بدرلو از دهستان افشار بخش مركزي واقع شده است.
در داخل دره سبز، و درختان چنار و بيد و نيزار و چمن درياچهاي به قطر طبيعي تقريبي 80 متر و با جزيرهاي شناور مملو از ني بقطر 60 متر وجود دارد كه در اثر وزش باد به طرفين حركت ميكند.
زندان برنجه
زندان برنجه در 28 كيلومتري شمال شهرستان تكاب در روستاي برنجه ( برنجك) از دهستان چمن، بخش تخت سليمان و در دامنه كوهي معروف به طويله سليمان واقع شده است.
درياچه خسرو
در وسط آثار باستاني تخت سليمان درياچهاي كه عمق آن حدوداً 110 متر و ابعاد آن80در120 متر است وجود دارد. آب درياچه بصورت چشمه جوشان از اعماق زمين بيرون ميجوشد كه منظره بسيار جالبي دارد.
آب درياچه آهكي و نسبتاً ملايم و غير قابل شرب است و هيچ موجود زندهاي در آن وجود ندارد. وجود اين درياچه فيروزهگون در ميان قلعه و قرار داشتن قلعه در وسط يك سلسله كوههاي دايرهاي شكل، منظرهاي را به وجود آورده كه يكي از عجايب ديدني و تماشايي منطقه ميباشد.
اماكن زيارتي ومذهبي
مسجد جامع تكاب
اين مسجد در سال 1332 هجري قمري به دستور سردار حسينعليخان افشار در زمان سلطنت ناصرالدينشاه بنا گرديده است.
مسجد جامع روستاي اغولبيك
مسجدجامع روستاي اغولبيك به دستور يكي از اربابان محلي در سال 1332 هجري قمري احداث و هم اكنون بعد از گذشت چندين سال از قدمت آن بطور سالم و فاقد آثار ويراني مورد بهره برداري قرار ميگيرد.
كليساي چهار طاق
در شمال غربي و كيلومتر 36 شهرستان تكاب در روستاي چهار طاق پايههاي چهار ستون مخروبه وجود دارد كه در نزد اهالي به كليسا مشهور است. از نظر كارشناسان اين بنا مربوط به دوره ساسانيان بوده و به يك آتشكده شباهت بيشتري دارد. پايه هاي اصلي طاق خراب شده و اطراف آن كه در محل به كليسا معروف ميباشد توسط افراد سود جو براي گنج يابي به كلي ويران شده است.