تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
تکاب خبر و آدرس
tekab.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
سودا: این نوشیدنی خیلی اسیدی تر از نوشابه است. کربنات نوشابه فشار معده را افزایش می دهد.
جنوب نیوز : بدون شک شما با رفلکس اسید آشنا هستید، هنگامی رخ میدهد که آنزیمهای گوارشی به داخل قفسه سینه و به سمت بالا بیایند و در گلو احساس سوزش می شود.
سیگار: سیگار باعث شل شدن دریچه که اتصال معده و مری است می شود. هنگامی که این اتفاق می افتد، بدن شما قادر به نگه داشتن مواد غذایی که در آن تعلق دارد نیست.
سودا: این نوشیدنی خیلی اسیدی تر از نوشابه است. کربنات نوشابه فشار معده را افزایش می دهد.
غذاهای چرب: بستنی، شیرینی و چیزبرگر و ممصرف غذاهای خیلی چرب باعث شل شدن دیچه می شود.
شکلات: شکلات حاوی کافئین و محرک به نام theobromine است که باعث بی خوابی می شود.
پنیر: پنیر همچنین پر از چربی است و باعث رفلکس معده و ایجاد تهوع در شما می شود.
آجیل: آجیل ها به دلیل چربی بسیار بالایی که دارند مصرف آن ها در شب مجاز نیست. کاشو، گردو، و بادام زمینی جزو بدترین ها محسوب می شوند در حالی که پسته و بادام تا حدود کمی مصرف آن ها در شب مضر است.
مرکبات: میوه ها جزو مواد غذایی اسیدی هستند. یک لیوان آب پرتقال یا سیب سبز جزو بدترین انتخاب ها در شب می باشند.
قهوه: قهوه نه تنها ذاتا اسیدی می باشد اما کافئین در آن وجود دارد و نیز تولید اسید معده می کند.
نو نهالان و نوجوانان قایقرآن با رقبای میاندوآبی خود مسابقه دادند...
یکدوره مسابقه دوستانه با دعوت از تیمهای فوتسال نونهالان و نوجوانان اتحاد میاندوآب و سهند شاهین دژ به همت باشگاه فرهنگی ورزشی قایقرآن و با هماهنگی اداره ورزش و جوانان برگزارشد.
پیشینه اداره ورزش و جوانان شهرستان تکاب ( تربیت بدنی سابق )
به نقل از برخی پیشکسوتان ورزشی شهرستان تکاب آقای شمس الله حضرت زاده اولین رئیس اداره و بعد از ایشان آقای ظریفی بودند
اداره ورزش و جوانان شهرستان تکاب به روایتی در سال 1336 تأسیس شد که ساختمان اداری آن در خیابان شهید چمران کنونی جنب مدرسه محمدیه بود . فرزین ظریفی به عنوان رئیس اداره همچنین شهردار شهر تکاب بودند آقای محمد حسین قرینی در آن موقع به عنوان تنها نیروی تربیت بدنی بود که هم در محل اداره و هم سرایداری تنها مکان ورزشی شهر یعنی زورخانه پوریای ولی بودند در سال 1355 محل اداری اداره ورزش و جوانان به میدان آزادی واقع در مسیر شریف آباد کنونی پشت حمام عمومی شهر در محل ساختمان آقای محمد واحدی انتقال یافت ، در آن زمان آقای علیار از بوکان به عنوان رئیس اداره و محمد حسین قرینی همچنان به عنوان کارمند اداره بودند .
اول مهر سال 1357 آقای سلطانعلی عباسزاده و محمد حسین قرینی به عنوان کارمندان اداره مشغول خدمت بودند
سال 1360 سلام الله ناظری از شهرستان میاندوآب به عنوان مسئول و سرپرست اداره ورزش و جوانان شد و که ایشان به عنوان حسابدار در میاندوآب در استخدام سازمان بودند . در آن سال ساختمان اداری در میدان قلم کنونی در ساختمان مسکونی آقای انصاری بود . آقای بایزید قاسمی در سال 1359 به عنوان کارگر خدمات در اداره استخدام شدند و آقای فتحعلی بدخشی نیز در سال 1360 به عنوان مأمور از بخشداری به اداره ورزش و جوانان منتقل شدند .
آقای عبدالله بهادری بعد از سلام الله ناظری به عنوان سرپرست موقت اداره معرفی شدند که به مدت نزدیک به دو سال در این سمت بودند . در سال 1362 محمد باقر محمد یاری به عنوان مأمور از سپاه به اداره ورزش و جوانان منتقل و در سمت رئیس اداره مشغول کار شدند که به مدت 2 سال در این سمت بودند در این سالها آقای عباسزاده به عنوان حسابدار اداره بودند . آقای نوروزی در آن هنگام به عنوان ماشین نویس ( تایپیست ) از بخشداری به اداره ورزش و جوانان منتقل شده بودند .
در سال 1364 آقای سلطانعلی عباس زاده به مدت 5 سال به عنوان رئیس اداره معرفی شدند که در مدت ریاست ایشان محمد حسین قرینی به عنوان اولین کارمند بازنشسته از اداره ورزش و جوانان ( تربیت بدنی سابق ) باز نشسته شدند .
سال 1366 آقای تقی فیضی و 1367 آقای محمد علی شجاعی در اداره به عنوان کارمند استخدام شدند .
اول تیر ماه 1368 سید جواد حسینی به عنوان رئیس اداره از طرف اداره کل ورزش و جوانان معرفی شدند .
در سال 1370 آقایان منصور اقیانوسی و محمد رضا کاکایی به استخدام اداره در امدند .
در سال 1371 کارکنان اداره تربیت بدنی سابق ( ورزش و جوانان کنونی ) عبارت بودند از 1- سید جواد حسینی به عنوان رئیس اداره 2- سلطانعلی عباس زاده 3- فتحعلی بدخشی 4- بایزید قاسمی 5- محمد علی شجاعی 6- محمد رضا کاکایی 7- منصور اقیانوسی 8- علی احتساب
در سال 1373 آقای پرویز علی درویش نژاد به عنوان رئیس اداره معرفی شدند و آقایان حمید بنی اردلان و روح الله نصیری به استخدام اداره در آمدند . آقای درویش نژاد تا اواخر سال 1375 به عنوان رئیس اداره بودند
مهندس ابراهیم کان سخا بعد از آقای درویش نژاد به عنوان سرپرست اداره معرفی شدند که سرپرستی ایشان 6 ماه طول کشید و در تاریخ 24/9/75 آقای اسماعیل عشقی به عنوان رئیس اداره مأمور از سپاه به استخدام اداره در آمد . در سال 1379 آقای سید جواد حسینی دوباره به مدت 18 ماه رئیس اداره شدند و بعد از ایشان علی خلیلی معاون کنونی توسعه منابع انسانی اداره کل ورزش و جوانان استان نزدیک به یک سال به عنوان رئیس اداره بودند .
در سال 1382 آقای امیر حسین طباطبایی از شهرستان خوی به مدت 2 سال به عنوان رئیس اداره معرفی شدند و در سال 1384 آقای فتحعلی بدخشی به عنوان رئیس اداره معرفی شدند که تا سال 1386 ادامه داشته است و در سال 1386 حبیب الله قربانی از اموزش و پرورش به عنوان رئیس اداره ورزش و جوانان مشغول کار شدند . در سال 87 آقای سلطانعلی عباس زاده بازنشست شدند و در19 مرداد سال 1390 آقای سجاد بیرامی از میاندوآب با مدرک کارشناسی ارشد تربیت بدنی و علوم ورزشی به عنوان رئیس از طرف اداره کل ورزش و جوانان استان معرفی و کارکنان اداره در حال حاضر1- بایزید قاسمی 2- محمد رضا کاکایی 3-حمید بنی اردلان 4- منصور بابازاده 5- ذکریا امانی ( انتقالی از کلان شهر به اداره ورزش و جوانان تکاب طبق مصوبه هیأت وزیران از دانشگاه تهران )
همچنین اماکن و فضای ورزشی اداره ورزش و جوانان در قبل و بعد از انقلاب اسلامی عبارتند از :
قبل از انقلاب : سالن 100 نفری ، سالن پوریای ولی ( زورخانه )
بعد از انقلاب : 1- سالن کشتی 2- سالن رزمی 3- استخر سرپوشیده 4- سالن 2000 نفری 5- سالن 1000 نفری 6- سالن ورزشی احمد آباد 7- سالن ورزشی دورباش 8- سالن ورزشی غدیر 9- سالن کوثر 10- زمین چمن فوتبال 11- زمین خاکی اغولبیک 10 –سالن نیایش
تعداد هیئت های ورزشی در حال حاضر : 32 هیئت ورزشی
اداره ورزش و جوانان شهرستان تکاب در 8 سال جنگ تحمیلی ورزشکاران شهید را تقدیم به وطن نمودند که اسامی آنها با رشته هایشان عبارتند از :
ردیف
نام و نام خانوادگی
نام پدر
ت . ت
تاریخ شهادت
محل شهادت
رشته ورزشی
عناوین کسب شده
1-
نصیر نوروزی
یدالله
7/4/42
12/12/64
فاو
فوتبال
-
2-
مجید برزگر
علی
8/10/38
20/10/65
شلمچه
کشتی
استانی
3-
محمود رستمی
مراد علی
3/2/36
13/4/60
احمد اباد
کشتی
شهرستانی
4-
مجید شمس
عزت
28/3/34
1/4/59
احمد اباد
کشتی
استانی
5-
عطاءالله ملکیان
توفیق
10/7/38
1/10/61
کانی سفید
کشتی
استانی
6-
عربعلی بدخشی
عباسعلی
8/3/45
21/4/67
زبیدات
کشتی
استانی
7-
محمود خیری
حمید
12/9/40
11/8/62
پیچاقچی
فوتبال
منتخب
8-
اصلان نوریان
یدالله
20/2/48
29/10/61
گیلان غرب
فوتبال
-
9-
رزاق حامدی
رضا قلی
20/7/45
23/9/62
اندیمشک
فوتبال
-
10-
حمید صبری
عبدالحسین
10/1/49
2/10/65
چنانه
کشتی
استانی
11-
نوید قاسمی
سیف الله
22/7/43
19/10/65
شلمچه
دو چرخه سواری
منتخب
12-
یونس رحیمی
قربانعلی
12/4/46
25/10/65
شلمچه
کشتی
استانی
13-
ابوالفضل پرچمی
عباس
3/4/36
14/5/60
شلمچه
کشتی فرنگی
استانی
14-
فرج الله قاسملو
اسماعیل
22/7/46
21/4/67
فکه
کشتی
استانی
15-
محمود حمدی
احمد
1/6/50
30/10/65
سومار
فوتبال
استانی
16-
عباس عظیم نیا
محمد
12/1/40
4/8/60
سوسنگرد
فوتبال
استانی
17-
بهمن کریمی
احمد
فوتبال
آموزشگاه استانی
18-
بهرام بیگدلو
محمد
1346
1367
سومار
پینگ پنگ
آموزشگاه استانی
19-
رضا بیگلری
کشتی
نقل قول از طرف کارکنان اسبق اداره ورزش وجوانان(تربیت بدنی سابق)
نوشته فوق از وب ادره ورزش کپی شده و در ضمن ورزش تکاب بعد از این شهدای گرانقدر قهرمانان
جانبازی در سطح ایران معرفی کرده جانباز احمد مرادی قهرمان اسبق والیبال و دروازبان فوتبال و
رشته تنیس روی میز الان نفر دوم ایران در کلاس ب56 می باشد . جانباز محسن شاداب قهرمان
کشتی پیشکسوتان جهان وایران و استان و امیر رضوانی جانباز و قهرمان کشتی استان و و دانشگاههای
ایران و قهرمان 9 دوره پرتابها و دو میدانی و وزنه دانشگاههای ایران و نفر دوم پایتخت و مربی فدراسیون
در بدنسازی و مدیر باشگاه ورزشی جهاد کشاورزی و اسامی دیگر چون جانباز یحیی صادقی فوتبال
نعمت وجود بابركت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است. وقتىبه جايگاه حساس و مهم و نقش كارگشاى آنان پى مىبرند كه از دستبدهند. چه بسيار اختلافها و قهرها و نزاعهاى خانوادگى كه پس ازدرگذشت «بزرگ خاندان» چهره نشان مىدهد و چه بسيار رابطهها ورفت و آمدها كه قطع مىشود، يا به سردى مىگرايد، و علت آن فقط ازدنيا رفتن محورى است كه مايه دلگرمى، اميد، انس و معاشرت فاميلاست.
رسول خدا(ص) فرمود: «البركة مع اكابركم»; (1) .
بركت و خير ماندگار، همراه بزرگترهاى شماست.
در سخن ديگر فرمود: «الشيخ فى اهله كالنبى فى امته»; (2) .
پيرمرد در ميان خانوادهاش، همچون يك «پيامبر» در ميان امتشاست.
اين اشاره به همان نقش محورى، فروغبخشى، صفاآورى، هدايتو ارشاد، تجمع و الفت است كه در وجود آنان نهفته است. پس اگربزرگترها در فاميل و خانواده، چراغ روشنىبخش و محور وحدت وهمدلى و عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهاى خانوادگىاند، بايد اينجايگاه، محفوظ بماند و مورد حراست و تقويت قرار گيرد.
بمناسبت گرامیداشت هفته مبارک دولت مراسمی با حضور مهندس قهرمانی فرماندار تکاب، حاج آقا محمدی امام جمعه تکاب و جمعی از مسئولین و کارمندان این شهرستان در محل مسجد جامع تکاب برگزار شد.
در این مراسم حاج آقا محمدی امام جمعه تکاب ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان رجائی و باهنر و تبریک هفته دولت گفت: این دو شهید اوج ایثارگری اخلاق و تزکیه نفس بودند و ملت ایران با دل و جان آنها را درک کرده بودند.
حاج آقا محمدی اعتقاد و ایمان به ولایت فقیه را از ویژگی های بارز این دو شهید عنوان و افزود: رجائی و باهنر فرزندان این ملت بودند که در مکتب امام خمینی (ره) تربیت یافته و قبل از پیروزی انقلاب برای به ثمر نشستن نظام از خود فداکاریها و ایثارگریهای بسیاری نشان داده بودند.
غلامحسین مظلومی که به سرطلا معروف است و افتخارات بسیاری در باشگاه استقلال تهران و تیم ملی بدست آورده این روزها گرفتار بیماری سرطان شده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران، غلامحسین مظلومی مهاجم سرطلایی اسبق تیم فوتبال استقلال متأسفانه این روزها در بیمارستان با بیماری دست و پنجه نرم میکند و این موضوع باعث شد بخواهیم به مرور افتخارات این بازیکن بپردازیم.
غلامحسین مظلومی سال 1328 در آبادان متولد شد. وی در سال 1347 زمانی که در حال گذراندن دوران تحصیلی بود به تیم استقلال پیوست و در مجموع 9 سال برای این تیم بازی کرد و در سال 1971 در حالی که استقلال اولین قهرمانی در جام باشگاههای آسیا را کسب کرد او بهترین گلزن آن مسابقات شد.
مظلومی به همراه تیم ملی جوانان در بازیهای 1969 تایلند لقب آقای گلی را با به ثمر رساندن شش گل به خود اختصاص داد و همچنین دو سال بعد بار دیگر در بازی جوانان آسیا این بار در فیلیپین با زدن پنج گل عنوان آقای گلی را به دست آورد.
از افتخارات دیگر این بازیکن در بازیهای آسیایی تهران بود که با زدن پنج گل لقب بهترین مهاجم آسیا در سال 1974 را بدست آورد. وی در المپیک فونترال کانادا نیز به همراه تیم ملی فوتبال ایران حضور داشت و تنها گل ایران در مقابل تیم ملی فوتبال کوبا را به ثمر رساند. او همچنین در تیم ملی با زدن 27 گل در 48 بازی برای سالهای متمادی عنوان بهترین گلزن رده ملی را در اختیار داشت.
مظلومی در این مدت در تیم تاج و شهباز با به ثمر رساندن 65 گل در جام تخت جمشید و جام باشگاههای ایران سه دوره کسب عنوان برترین گلزن را به خود اختصاص داد. اما مظلومی در سن 29 سالگی در بازی با ذوب آهن از ناحیه مینیسک پای دچار آسیب شدید شد و با اینکه آن زمان جراجی مینیسک به سادگی مقدور نبود، ولی او بازگشت موفقیتآمیزی به فوتبال داشت و مجددا برای تیم ملی انتخاب شد ولی پس از چند ماه بازی با تیم سابق خود، نفت آبادان دچار آسیبدیدگی مجدد شد و در سن 30 سالگی در حالی که در اوج دوران بازیگریش بود مجبور به خداحافظی از دنیای فوتبال شد
در خیلی سال قبل خداوند بوسیله موسی احکامش را بیان نمود و امروز از آن احکام فقط ده فرمان برای همه شناخته شده است . این ده فرمان است که از میان احکام خداوند برای ما وجود دارد.
انسانها برای نگه داشتن ده فرمان نباید حتما مسیحی باشند بلکه این احکام در میان یهودیان و مسلمانان هم وجود دارد و همینطور آنها هم این ده فرمان را نگاه میدارند. این احکام فقط مخصوص ما نیست و نه فقط مخصوص مسیحیان.
این ده فرمان فقط میان کسانی نیست که معتقد به یک دین هستند بلکه برای آنهایی که پیرو هیچ دینی نیستند هم شناخته شده است.
این ده فرمان در کل اروپا در جریان است و به آن عمل میشود. میان مردم خیلی سخت میتوان پیدا کرد کسانی را که به این احکام اعتقاد نداشته باشند برای مثال قتل مکن ، زنا مکن ، به پدر و مادرت احترام بگذار و بقیه.
اگر همه این احکام را نگه میدارند و در زندگیشان جریان دارد و به آنها عمل میکنند پس برای چه به عیسی مسیح احتیاج داریم؟ این احکام که خیلی قبل از مسیح آمده اند.
برای چه مسیح آمد؟ و مهمتر اینکه برای چه کاری مسیح برای من آمد؟
ما در کتاب مقدس ده فرمان را خوانده ایم و همینطور درباره مسیح.
ما درباره مسیح خوانده ایم:
“زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانه خود را داد تا هرکه به او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد. زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند بلکه فرستاد تا به واسطه او نجات یابند، هرکه به او ایمان دارد محکوم نمیشود”
“زیرا خداجهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانه خود را داد”
وقتی درباره محبت صحبت میکنیم درمی یابیم که محبت یک موضوع شخصی و فردی است.
یوحنا اشاره کرده به آمدن عیسی بعنوان محبت خدا که در عیسی این محبت شخصی و فردی معنا پیدا میکند.
احکام از جانب خدا آمدند و من میتوانم این احکام را در نزد خود نگه دارم بدون خدا و همچنین میتوانم این احکام را انجام دهم بدون فکر کردن به خدا.
عیسی مسیح هم از جانب خدا آمد ولی نمیتوان او را از خدا جدا دانست چون عیسی نشانه محبت خداست.
“زیرا خداوند جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانه خود را داد”
خداوند در این کلام میخواهد شخصی ،نزدیک و صمیمی شود.
شاید تو تا امروز زندگی خوبی داشته ای. تو هیچ قتلی انجام نداده ای، تو از همسرت طلاق نگرفته ای، تو به پدر و مادرت احترام گذاشته ای. من فکر میکنم که تو این را احساس کرده ای که یک نفر اعمال تو را همیشه مشاهده میکند و برای همین تو به اعمال خوب فکر میکنی . آن خداست.
او همیشه آنجا در سر راه تو وجود دارد که بعضی اوقات چیزهایی از او حس میکنی و میدانی که زندگی تو اتفاقی و تصادفی نیست.
آن روح یا سرنوشت یا فرشته نجات، همان نزدیکی و صمیمیت خداست که امروز در عیسی مسیح وجود دارد. او نمیخواهد برای تو فقط احکام باشد. در تمام زمانها و در تمام زندگی تو، خداوند تو را دوست داشته و میخواهد تو این محبت را بواسطه عیسی مسیح حس کنی.
“تا هرکه به او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاویدان یابد”
این کلام نشان دهنده اثر محبت خداست که همانا حیات جاویدان است. این خیلی فوق العاده است. اما طبیعتی است که محبت خدا یک اثر بزرگ داشته باشد چون احکام خدا هم تاثیر خود را دارد. ما میتوانیم احکام خدا را از خدا جدا کنیم ولی محبت خدا جداشدنی نیست برای اینکه در آن حیات جاویدان است.
“تا هرکه به او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاویدان یابد”
احکام خداوند بصورت ناخودآگاه انجام میشود و خداوند در تمام زندگی تو حس میشود که خیلی به تو محبت دارد. عیسی مسیح محبت خداوند است برای تو. میتوانی این محبت را بپذیری؟
اگر بتوانی ، آن برای تو حیات جاویدان به ثمر می آورد و تو هلاک نمیشوی.
“زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند”
شاید تو فکر میکنی که آن روح را که همیشه با توست میشناسی که اثرات زیاد آن را در سرنوشت و زندگی خود احساس میکنی. من این اثرات را در زندگی بصورت عینی حس کرده ام و من او را گاهی اوقات فرشته نجات مینامم.
اما وجدان من گاهی مسئله دار میشود.شاید تو قتلی انجام داده باشی ،شاید از همسرت طلاق گرفته باشی و شاید به پدر و مادرت احترام نگذاشته ای.
“زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند”
عیسی مسیح نیامد که سنگینی وجدان تو را بیشتر کند یا تو را محکوم کند، که این محکومیت در مرگ تو معنا پیدا میکند.
آن چیز که وجدان تو را دچار مشکل میکند به تو میگویم که احکام خداست نه محبت خدا. احکام خدا خوب است و برکت بهمراه دارد اما آنها تو را از محکومیت رهایی نمی دهند.
اگر تو بخواهی بسوی خدا بیایی به سمت عیسی بیا که محبت خدا در آنجاست.عیسی نیامده تا جهانیان را محکوم سازد بلکه نزد او با وجود گناهانت یک شانس برای تو وجود دارد برای آمدن بسوی خدا و با وجود وجدان مسئله دارت میتوانی به سوی خدا بیایی.
پس عیسی محبت خداست نه جلاد تو.
“زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند بلکه فرستاد تا بواسطه او نجات یابند.هرکه به او ایمان آورد محکوم نمیشود”
این کلام در مورد نجات میگوید که خدا نجات و رهایی است و نجات او بواسطه محبت او می آید. محبت او عیسی مسیح است. احکام خوب هستند اما نجات بخش نیستند.
هر چقدر انسان در زندگی به جلو حرکت کند و پیرتر شود بهتر درک میکند که احکام خیلی سخت هستند و وجدان تو در طی سالیان نمی تواند خوب بماند و در آخر همان احکام تو را محکوم می کند.
پس بیا بسوی عیسی مسیح که در آنجا حیات وجود دارد و هرکه به او ایمان آورد محکوم نگردد.
بنابر این دوباره تکرار میکنیم:
“زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانه خود را داد تا هرکه به او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد. زیرا خدا پسر را به جهان نفرستاد تا جهانیان را محکوم کند بلکه فرستاد تا به واسطه او نجات یابند، هرکه به او ایمان دارد محکوم نمیشود
پس از تصویب کنگره فدراسیون جهانی کشتی در روز 16 شهریور نام و لگوی این فدراسیون تغییر می کند.
به گزارش خبرنگار ورزشی تکاب خبر، نناد لالوویچ رئیس فدراسیون جهانی کشتی در راستای برنامه های خود جهت حفظ همیشگی این رشته در رقابت های المپیک به دنبال تغییر نام و لگوی این فدراسیون است.
فدراسیون جهانی کشتی در ادامه برنامه های تجاری سازی خود قصد دارد پس از تأیید کنگره با نام اتحاد جهانی کشتی UWW به جای فیلا فعالیت کند. این فدراسیون در چند ماه گذشته با یک آژانس تبلیغاتی برای توسعه نام و هویت بصری قراردادی امضاء کرده و این تغییرات در این راستا صورت گرفته است.
نناد لالوویچ رئیس فیلا در این زمینه گفت: ما در کنگره برگزاری انتخابات رئیس و بعضی از اعضای هیأت رئیسه را پیش رو داریم و تغییر نام و لگو نیز با تأیید اعضاء صورت می گیرد.
وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر ما در حال پرداختن به یک تغییر طولانی هستیم و تغییراتی مانند طراحی تشک، طراحی سالن و برخی مسائل هیجان انگیز را در برنامه داریم.
سینا نصرالهی دوم و دانیال عمرانی و علی رضا رضایی سوم شدند...
این مسابقات با شرکت 10 تیم روز جمعه 7 شهریورماه سالجاری به میزبانی ارومیه برگزارشد و تیم 6 نفره تکاب با مربیگری و سرپرستی استاد شورش لقایی دراین مسابقات شرکت و توانست 1 عنوان دومی با 2 مقام سومی کسب کند.
مسابقات کونگ فو قهرمانی جوانان استان روز جمعه با حضور 10 تیم برگزار شد .
به گزارش پایگاه خبری ورزش و جوانان آذربایجان غربی مسابقات کونگ فو قهرمانی جوانان استان با حضور 100 ورزشکار در قالب 10 تیم روز جمعه هفتم شهریور ماه در محل سالن شماره یک تختی ارومیه برگزار شد که در نهایت تیم شهرستان ارومیه با 56 امتیاز اول شد و شهرستان تکاب با 23 امتیاز دوم و مهاباد هم توانست با 17 امتیاز عنوان سومی را از آن خود کند.
این مسابقات در 11 وزن برگزار شد که نفرات برتر هر وزن به شرح ذیل می باشد :
35 بازیکن به سازمان نظام وظیفه فراخوانده شدند / ستاره ها هستند!
5 بازیکن از سوی سازمان نظام وظیفه برای تعیین وضعیت کارت پایان معافیت خود به مصاحبه دعوت شدند.
این بازیکنان می بایست در روزهای آتی به طور جداگانه و در ساعات مشخص شده در سازمان نظام وظیفه حضور یافته و به سوالات مطروحه پاسخ دهند.
نام بازیکنانی چون سپهر حیدری، مهرداد پولادی، وحید شیخ ویسی، شجاع خلیل زاده، امجد شکوه مقام، احمد جمشیدیان، سینا عشوری، مجتبی رمضانی و… در لیست 35 بازیکن دعوت شده به سازمان نظام وظیفه دیده می شود.
البته و بر اساس اعلام رسمی سازمان لیگ برتر مجوز بازی هیچ یک از این بازیکنان باطل نشده و کارت معافیت آنها ابطال نشده است. آنها حتی در صورت صلاحدید باشگاه ها می توانند برای تیم های خود در لیگ برتر بازی کنند منتهی مسئولیت بازی کردن آنها با باشگاه ها است.
اگر این بازیکنان به سازمان نظام وظیفه مراجعه نکنند مجوز بازی آنها از سوی سازمان لیگ برتر ابطال خواهد شد و طبیعتا کارت پایان معافیت آنها ازدرجه اعتبار ساقط خواهد شد.
تاکنون کارت معافیت سعید حلافی، بختیار رحمانی و یک بازیکن ناشناس به نام نجفی دمیرچی باطل شده اما سازمان نظام وظیفه کارت معافیت برخی از بازیکنان از جمله علیرضا حقیقی، حسین ماهینی، کریم انصاری فرد، سعید نوروزی و… را تایید کرده است.
تيم ملي واليبال ايران در نخستين ديدار خود در مسابقات قهرماني مردان جهان موفق به شکست تيم مدعي ايتاليا شد.
به گزارش "ورزش سه"، شهر کراکوف لهستان، شاهد قد علم کردن مجدد یک تیم مدعی بود؛ ایران. تیمی که توانست ایتالیا مدعی را با نتیجه سه بر یک شکست دهد و سه امتیاز این مسابقه را به حساب خود بریزد.
ملی پوشان والیبال ایران با پیروزی در این دیدار، شکست دیدار رده بندی لیگ جهانی سال 2014 در فلورانس ایتالیا را نیز جبران کردند. ستاره های ایران در ست نخست این دیدار 25 بر 16 ایتالیا را مغلوب کردند اما در ست دوم 25 بر 23 مغلوب شدند. برج های والیبال ایران در ست های سوم و چهارم نیز با امتیازهای 25 بر 21 و 25 بر 22 به پیروزی رسیدند تا در نهایت سه بر یک تیم پیروز این مسابقه باشند.
سعید معروف، محمد موسوی، امیرغفور، عادل قائمی، فرهاد قائمی، مجتبی میرزاجانپور و فرهاد ظریف ترکیب آغاز کننده تیم ملی والیبال ایران برابر ایتالیا بودند که تا اواخر ست دوم نیز در زمین به صورت ثابت حضور داشتند.
شهرام محمودی، آرمین تشکری، مهدی مهدوی و میلاد عبادی پور دیگر بازیکنان ایران در این مسابقه بودند که در اواخر ست دوم و ست سوم به زمین آمدند.
با توجه به اینکه تیم های ایران و ایتالیا در صورت صعود به مرحله دوم رقابت های قهرمانی جهان با هم همگروه خواهند بود، سه امتیاز بسیار با ارزش است؛ زیرا در مرحله دوم نیز این پیروزی برای ایران دوباره محسوب خواهد شد.
دو دیدار دیگر در گروه چهارم مسابقات والیبال قهرمانی مردان جهان امروز برگزار می شود که تیم بلژیک از ساعت 19 به مصاف آمریکا می رود و دو تیم پرتوریکو و فرانسه نیز از ساعت 22 و 45 دقیقه با هم روبرو می شوند.
بدون تردید مدیران موفق نقش قابل توجهی در تحول و توسعه کشور ایفا میکنند.در میان مدیران رشتههای مختلف و حوزههای متنوع صنعتی، کشاورزی، اقتصادی، خدماتی و اجتماعی، مدیران واحدها و مراکز آموزشی و پژوهشی مهمترین نقش و خطیرترین رسالت را بر عهده دارند.
اگر از شاخصهای موفقیت یک مدیر در واحدهای صنعتی، کشاورزی و اقتصادی، بالا بودن میزان تولید و کیفیت و مرغوبیت محسوس کالاها در عرضه به بازار است، به یقین صرف فراوانی عده فارغالتحصیلان واحدها و مراکز آموزشی و نمرات بالای قبولی نمیتواند شاخصی قابل ملاحظه در امر مدیریت آموزشی و رهبری مراکز علمی و پژوهشی باشد.چرا که اساسا هدف غایی فرایند تعلیم و تربیت در نظام آموزشی کشور، باید پرورش تفکر علمی و منطقی، تولید علم و شکوفایی خلاقیتها و نوآوریها و به دست گرفتن سر رشته علوم و فنون برتر و نیل به فلاح و رستگاری باشد.لذا در این معنا مدیری میتواند موفق باشد که به رغم برخی نارساییهای آموزشی و مشکلات منابع درسی و یا کاستی و نقصان در امکانات آزمایشگاهی، زمینه رشد و شکوفایی جوانههای خلاقیت را در شخصیت دانشآموزان و دانشپژوهان حوزه مسؤولیت خود فراهم نماید.و الحق که ارزیابی این امر مهم و قضاوت درباره آن کاری است بسیار دشوار، اما لازم و ضروری.
مدیر موفق در واحدهای آموزشی کسی است که شناخت و باور عمیق نسبت به هدفهای تعلیم و تربیت، روشهای پرورش تفکر خلاق و تولید اندیشه برتر و هدایت اخلاقی و معنوی متعلمان داشته باشد، و در این زمینه با معلمان و استادان به شور و رایزنی بنشیند.
مدیر موفق در مدارس و مراکز آموزشی کسی است که بیشترین ارتباط و تبادل فکر و اندیشه را با معلمان و مربیان، به عنوان اصلیترین عوامل مؤثر در تولید اندیشه و تقویت تفکر خلاق و تربیت اخلاقی و متبلور نمودن رفتارهای دینی در شخصیت فراگیران داشته باشد.
مدیر موفق کسی است که از همه امکانات فکری و معنوی و تمهیدات آموزشی و پرورشی حوزه مسؤولیت خود برای متحقق ساختن اهداف و برنامههای متعالی خویش بهره گیرد.
مدیر موفق کسی است که محکمترین حلقه پیوند و مؤثرترین عامل ارتباط متقابل، مؤثر و مفید میان معلمان و اولیای شاگردان خود باشد.
مدیر موفق کسی است که با نیازهای اساسی و ویژگیهای شناختی و روانی و اجتماعی شاگردانش آشنایی کافی داشته باشد و در تنظیم برنامههای کاربردی و اجرایی خود آن را مد نظر قرار دهد.
مدیر موفق کسی است که بیشترین و بهترین اوقات خود را صرف ارتباط و رایزنی با معلمان و مربیان واحد آموزشی خود نموده، به طور مستقیم و غیر مستقیم هدایت کلی برنامهها و نظارت بر حسن اجرای آن را به شایستگی عهدهدار باشد.
مدیر موفق کسی است که بتواند بالاترینجایگاه را از نظر محبوبیت شخصیتی و مقبولیت رفتاری در میان همکاران خود احراز نماید.
مدیر موفق کسی است که بتواند در همکاران و شاکردان واحد آموزشی خود نگرشی مثبت و خوشایند نسبت به محیط آموزشی و انگیزهای غنی و قوی برای تلاش موفقیت آمیز ایجاد کند.
مدیر موفق کسی است که اولیای شاگردان خود را نسبت به هدفها، برنامهها و روشهای آموزشی و تربیتی واحد آموزشی تحت مدیریت خود به خوبی توجیه کند و ضمن همراه کردن آنان با همکاران خود، از امکانات بالقوه و بالفعل ایشان در جهت تحقیق اهداف متعالی واحد آموزشی، به شیوهای مطلوب و با مشارکت اصولی، ضروری، متناسب و برنامهریزی شده بهره گیرد.
مدیر موفق کسی است که همیشه با چهرهای گشاده با همکاران و شاگردان خود ارتباط داشته باشد و با تندی و عصبانیت بیگانه باشد. مدیر موفق کسی است که با اذعان به فطری بودن تأیید پذیری و تشویق پذیری انسانها، در هر ارتباط و در هر گفت و شنودی، با برجسته جلوه دادن نقاط قوت و ویژگیهای مطلوب همکاران و شاگردان، سخن خود را با تکریم شخصیت و تشویق قابلیتهای در خور تحسین ایشان آغاز نماید.
مدیر موفق کسی است که بتواند همواره روحیه نشاط و سرزندگی و تلاش خستگی ناپذیر را در فضای محیط آموزشی خود ایجاد کند، چرا که مدرسه شاد، مدرسه همیشه موفق است.
مدیر موفق کسی است که در محیط آموزشی او خبری از تنبیه و تحقیر، پرخاش و پرخاشگری نیست، و هر چه هست، تکریم و تشویق و تلاش است.
مدیر موفق کسی است که در ارتباطات بین فردی بیشترین ارزش را برای ویژگیهای شخصیتی و تلاش فردی قائل است و نه صرف حاصل کار.برای این مدیر صاحب کارنامه مهم است، نه خودکارنامه.مدیر موفق میداند که خلاقیت و نوآوری برایند هوشمندی، آرامش روان، قدرت کنجکاوی و تخیل، انعطاف پذیری، بیتکلیفی، نشاط و انگیزه تلاش، مطلوب اندیشی، احساس مذهبی و... است.چنین مدیری در عین توجه به قدرت ذهنی و پیشرفت تحصیلی شاگردان، توجه معلمان بصیر خود را به پرورش و تقویت خصیصههای مطلوب شخصیتی ایشان که بستر رویش جوانههای خلاقیت است، جلب مینماید.
مدیر موفق، ضمن احراز صلاحیتهای علمی و تخصصی و برخورداری از بصیرت و بینش و باروری که لازمه کار در محیط آموزشی است، حسن تدبیر که لازمه کار در محیط آموزشی است، حسن تدبیر و تعهد، توکل، خوشرویی، اخلاص و شجاعت، دارای شخصیتی عطوف و مهربان و استوار و با صلابت است.
و مدیر موفق، با خلقیات و احساسات همکاران مأنوس بوده، از بیشترین و مؤثرترین اقتدار مدیریتی برخوردار است.
آخرین ساخته رضا میرکریمی کارگردان تکابی بر پرده سینماها
رضا میرکریمی کارگردان پر افتخار کشورمان که اصلیت تکابی دارد و در یک برنامه تلوزیونی هم به این موضوع اشاره کرده است اکنون در تهران ساکن است ولی خانواده اش اصالتا تکابی می باشند ای روزها فیلم ( امروز ) با بازی پرویز پرستویی را روی پرده سینماها در اکران دارد . این فیلم بسیار زیباست درباره پیش داوری و قضاوت عجولانه در جامعه امروزی فیلمی که البته در ایران ساخته شده ولی موضوعی جهانی دارد .
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: یونس راننده تاکسی کهنهکار، در پایان یک روز کاری به زن جوانی کمک میکند تا به بیمارستان برسد. غافل از اینکه در بیمارستان اتفاقات زیادی در انتظار او است ...
زندانیها آتقی صدایم میزنند. کسی جواد گلپایگانی را نمیشناسد، ولی همه با آتقی رفیقاند. آقای جواد مؤمنی معاون زندان به من محبت دارند و آقای حسنی رئیس بند و آقای یزدانپرست رئیس فرهنگی زندان هم با من بسیار مهرباناند
در یکی از روزهای فروردین ۱۳۸۰، «آتقی» معروف سریال آینه عبرت بعد از یک تصادف، پشت میلههای زندان رفت. آتقی بعد از ۲۵ سال هنوز محبوب است. گلپایگانی از سال ۸۰ پشت میلههای زندان است و هنوز آزاد نشده. گفتوگو با او خواندنی است.
در یکی از روزهای فروردین 1380 هم نوبت به «آتقی» معروف و محبوب سریال آینه عبرت رسید که هدف تیر بلا قرار بگیرد و محبوبیتی را که میتوانست راهها را برایش هموارتر کند. با خود به پشت میلههای زندان ببرد و چهارده سال انتظار بکشد. در دورانی که عمر برخی از محبوبیتها به یک دهه هم نمیرسد. آتقی سریال آینه عبرت بعد از 25 سال هنوز محبوب است و گرچه در چهره رنج دیدهاش نشانی از آن شخصیت آشنای قدیمی نیست ولی هر که میشنود او کیست، بلافاصله عزیزش میدارد؛ مثل راننده آژانسی که قرار بود او را به خانهاش برساند و وقتی شناختش، اختیار از کف داد و بغض کرد.
جواد گلپایگانی از سال 80 پشت میلههای زندان است. با او در یکی از مرخصیهای کوتاهش گفتوگو کردیم؛ در حالی که آثار سکتههایش در چهره و حرکتهای او پیدا بود. مشکلش مثل تار عنکبوت دور و بر زندگیاش تنیده شده و دست و پایش را بسته اما حل نشدنی است. اگر از توضیحهای او سردرنیاورید، مهم نیست. خودش هم میگوید که ماجرا پیچیده است ولی مهم این است که مشکل حل شدنی است.در شماره اخیر ماهنامه فیلم گفتوگویی با این بازیگر سالهای گذشته انجام شده است که خواندنش خالی از لطف نیست.
شما از سال 57 تا 73 هفت فیلم سینمایی را در مقام تهیهکننده، سرمایهگذار و بازیگر در کارنامه دارید و ده سال از این مدت هم به بازی در سریال آینه عبرت گذشت. از این نظر و با توجه به تعداد تولیدات سالانه آن روزهای سینمای ایران، پرکار بودید. ولی چرا پس از پخش آینه عبرت فعالیتهایتان در مقام تهیهکننده کم شد؟
من اصلا از همان ابتدا با دو عنوان تهیهکننده / بازیگر در سینما مشغول کار شدم و هیچ وقت فقط بازیگر نبودم. سال 1350 نخستین فیلمم را با نام مادر با رضا گمرکی کار کردم که به دلیل رگههای سیاساش توقیف شد. سال 57 زر خرید (رضا صفایی) را تهیه کردم و اواخر همان سال در باغ بلور (ناصر محمدی) ... که انقلاب شد. مدتی بعد شجاعان ایستاده میمیرند (عباس کسایی) را تهیه کردم. شرایط مبهم و پیچیده بود و هیچ سینماگری تکلیف خودش را نمیدانست. کار کردن در آن فضا بسیار سخت بود. در همان دوران فیلمی در مصر ساختم که هیچ جا خبری از آن منتشر نشد؛ فیلمی به نام شیر سینا که در مصر فیلمبرداری شد و موضوعش هم جنگ اسرائیل و مصر بود. به دلایل سیاسی نگذاشتند فیلم را به ایران بیاورم و نمایش بدهم.
پول و سرمایه را از ایران بردم ولی چیزی نیاوردم. در عوض 75 روز زندانی شدم. تعجبی هم نداشت. بالاخره انقلاب شده بود و شرایط کشور عادی نبود. دوست و دشمن قاطی بودند و هر روز خبر یک ترور و یک اتفاق تکاندهنده سیاسی منتشر میشد. به دلیل همین شک و تردیدهای حاکم بر فضا سر ساختن فیلم شیلات (رضا میرلوحی) باز سه ماه زندانی شدم . تصور دیگری درباره فیلم وجود داشت که باعث شد مشکلاتی برایم ایجاد شود و تا مدتی درگیر جواب پس دادن باشم. جلال پیشواییان را به عنوان مدیر تولید انتخاب کردم و از داخل زندان با پروژه در ارتباط بودم. فیلم ساخته شد و در نهایت هم به نمایش عمومی درآمد و مشکلی نداشت. تنها اتفاقی که برخلاف پیشبینیها افتاد بازی نکردن خودم در آن فیلم بود.
گویا یکی از علتهای مشکلاتی که پیش میآمد مایههای سیاسی و وجوه کنایی فیلمهای شما بود. به نظر میرسد دلیل مصمم شدنتان برای ساخت فیلم نقطه ضعف (محمدرضا اعلامی) هم همین بود که فیلم مسائلی سیاسی را مطرح میکرد؟
بله. همیشه در فیلمهایی که برای تهیه و تولید انتخاب میکردم به دنبال چنین رگههایی بودم؛، درامهایی با ته مایههای سیاسی که هم داستانشان را به درستی تعریف کنند و هم اشارههایی به اوضاع روز جامعه داشته باشند و وقتی علی صادقی آقای محمدرضا اعلامی را به من معرفی کرد و کتاب نقطه ضعف (آنتونیس ساراماکیس) را خواندم، حس کردم فیلمی که بر اساس آن کتاب ساخته شود، از نظر سیاسی میتوان بر فضای روز جامعه تأثیر بگذارد
ولی بعد از آقای شانس (رحمان رضایی) دیگر فعالیتی نداشتید. درگیر تلویزیون شده بودید؟
نه، آقای شانس ضرر مالی بدی برایم داشت و به همین دلیل فعالیتم در سینما عملا متوقف شد. من خانهام را فروختم و آقای شانس را ساختم، ولی ضربهای خوردم که قابل جبران نبود. سر تولید این فیلم مستأجر شدم و تا الان مستأجرم.
این همه بدشانسی با فیلمی به نام آقای شانس؟! مشکل چه بود؟
دورهای بود که فیلمهای اکبر عبدی با مشکل روبهرو بودند. همه فیلمهایی که او بازی میکرد اگر هم اکران میشدند، اکرانهای پردردسری داشتند. آقای شانس هم قربانی آن شرایط شد.
خب آینه عبرت از کجا آغاز شد؟
من در باغ بلور نقش یک معتاد را بازی کرده بودم و تجربه تیپسازی در این قالب را داشتم. سال 67 محمود دینی از طرف اداره مبارزه با مواد مخدر به سراغ من آمد تا برای سه روز سر صحنه بروم و نقش معتاد را بازی کنم. آن سه روز شد ده سال! شاید جالب باشد بدانید که برای کل بازیام در آینه عبرت حتی یک ریال هم دستمزد نگرفتم.
تعجب نمیکنم! یادم هست سالها پیش محمود دینی در مصاحبهای گفته بود در برخی صحنهها تنها دو بازیگر اصلی و یک فیلمبردار حضور داشتهاند و حتی خبری از گریمور نبوده است.
اصلا خبری نبود. حتی خانه و ماشین خودم را هم در اختیار آن مجموعه گذاشتم. فقط یک پروژکتور داشتیم که وقتی میخواستیم سکانسهای شب را بگیریم، نورش جواب نمیداد. سریال که پربیننده شد، کمی امکانات در اختیارمان گذاشتند، اما در کل اوضاع تولید تعریفی نداشت و کار با حداقلها پیش میرفت. تقریبا فیلمنامهای هم نداشتیم. خیلی از دیالوگهای آتقی را خودم فیالبداهه میگفتم.
نقش معتادان در سینما و تلویزیون ایران کلیشهای دارد که اغلب، ذهنها را متوجه گوزنها میکند. شما برای رسیدن به شخصیت آتقی الگوی خاصی داشتید؟
چند سال در میدان گمرک بنگاه فروش اتومبیل داشتم. آن منطقه پر از آدمهای معتادی بود که زندگی رقتانگیزی داشتند و از پیرو جوان در بعضی ویژگیها و حرکات، مشترک بودند. آن آدمها و مدل حرکتشان الگوی من بود.
و شما به یکی از نخستین ستارههای تلویزیون پس از انقلاب تبدیل شدید. هنوز هم کم نیستند کسانی که آن سریال را به نام آتقی میشناسند.
بله، اصلا آن جلیقه و زیرشلواری تا مدتها در سریالهای تلویزیونی تکرار شد. حتی در پوشش حمید لولایی در سریال زیر آسمان شهر (مهران غفوریان) هم تأثیر آن کاراکتر مشهود بود. یادم هست وقتی قسمت مرگ آتقی پخش شد، مردم به سلیقه خودشان آگهیهای تسلیت چاپ کرده بودند! چند نمونهاش را دارم. آگهیها را روی در و دیوار چسبانده بودند یا بین خودشان دست به دست میکردند. یک خبرنگار خارجی که آنها را دیده بود، من را پیدا کرد و گفت تعجب کرده که توانستهام با بازی در نقش یک معتاد منفور به چنین محبوبیتی برسم. او با من مصاحبهای کرد و حرفهایم را در کنار خبر این اتفاق در روزنامهشان چاپ کرد. آن روزنامه هنوز در آرشیو تلویزیون هست. یک بار رفتم آن را بگیرم که ندادند و گفتند متعلق به تلویزیون است.
خب برسیم به اتفاق تلخی که زندگی شما را عملا به دو قسمت تقسیم کرد.
فروردین سال 80 مقابل حرم امام خمینی(ره) در اتوبان قم در حال رانندگی بودم. یک عابر پیاده میخواست از خیابان رد شود. تصادف بدی شد. چند اتومبیل به هم خوردند و آخرینش متعلق به من بود. اتومبیل من هم به جلو پرت شد و عابر را زیر گرفتم و متاسفانه کشته شد. اتومبیل بیمه نداشت و من چند روز زندانی شدم که با وثیقه آمدم بیرون و دنبال رفع پیامدهای این تصادف بودم که اتفاق تلخ بعدی چند روز پس از این ماجرا رخ داد. در خیابان سهروردی با خانمی تصادف کردم. انگار سایه شومی بر آن اتومبیل افتاده بود، البته این دومی منجر به فوت نشد، ولی شرایط اقتصادی من کاملا به هم ریخت. باید از آن خانم رضایت میگرفتم ولی از ایشان هم خبری نشد.
میدانستم عازم زندان هستم. برای اداره اموالم به یکی از بستگانم وکالت دادم و خودم آماده پیامدهای ماجرا شدم. بستگان نازنین آن مقتول آمدند و رضایت دادند، ولی تصادف دوم و گرفتار شدن من در زندان باعث شد کلی چک برگشت خورده و بدهی به وجود بیاید. فرزندان آن خویشاوند هم الان صاحب پست و مقام شدهاند و من از نظر حقوقی امکان اداره اموالم را ندارم چون در آن زمان وکالت تام به آن فرد داده بودم. آن قدر در زندان ماندهام که اصلا فرصتی برای این کار پیدا نمیکنم. چون در دورهای که باید کلاف سردرگم امور مالیام را باز میکردم و اداره وضعیت را در دست میگرفتم، دائم بدهی پشت بدهی میآمد و من هم گرفتار زندان بودم و هستم و بدهیهایی دارم که امکان پرداختشان برایم وجود ندارد. شخص رهبر معظم انقلاب از همان زمان پخش سریال آینه عبرت به من لطف داشتند.
چند بار خدمتشان رسیدم و تاکید کردند سریال را ادامه دهیم. آن لطف حتی در زمان زندانی شدن من هم شامل حالم شد و ایشان دستور رسیدگی به پرونده من را دادند. متاسفانه در دادستانی تهران کار پیش نمیرود و اتفاقهای عجیبی افتاده است. ما یک قرارداد در تهران بستهایم و بعد رسیدگی پرونده به دادسرایی در قم احاله میشود. من که اصلا مشخص نیست کی بتوانم از زندان بیرون بیایم، چهگونه میتوانم هر بار به قم بروم و ببینم پرونده در چه مرحلهای است؟
متوجه نمیشوم گره این کار کجاست. خب میتوانید یک وکیل بگیرید که پیگیر کارتان شود.
وکیل دارم ولی وضعیت مالیام آشفته است. آقای هاشمی شاهرودی حکم دادند که من شرایط اعسار دارم و آقای لاریجانی هم دستور رسیدگی دادهاند. هر بار منتظرم این دستورها منجر به اتفاقی شود ولی در دادستانی اتفاقی رخ نمیدهد. در این مدت دو بار سکته کردهام. یک بار قلبی و یک بار مغزی، دست راستم بیحس شده و حس میکنم آخرین اخطارها را هم از زندگی گرفتهام. وضعیت مالی من هم روشن است. واقعا ندارم. از کجا بیاورم؟ زنده یاد منوچهر نوذری مدتی در زندان قصر با من هم بند بود. قلبش را عمل کرد و به دلیل شرایط جسمیاش دو سال از دوره زندانش را بخشیدند. من با این وضعیت هنوز باید به زندان بروم. حتی امکان عمل جراحی هم ندارم چون بیمهام در خانه سینما هنوز درست نشده است (کارت عضویت انجمن بازیگران را از جیبش بیرون میآورد). این کارت عضویت من است در انجمن بازیگران و در مدت زندانی بودنم هم داود رشیدی، فریبرز عربنیا، سعید لنکرانی، حسین فرحبخش و تعدادی از دوستان به ملاقاتم آمدند.
کاری هم برای شما کردند؟ در همین 14 سال سینماگران بارها بانی حل مشکلات مالی مردم عادی هم شدهاند.
توقعی ندارم. خود دوستان لابد دهها مشکل و گرفتاری دارند. زمانی دفتر داشتم و نمیگذاشتم هیچ کس دست خالی از دفترم بیرون برود. تعدادی از بچههای سینما را داماد کردم. در سالهای اول انقلاب که اوضاع سینما آشفته بود و اغلب اهل سینما خانهنشین و بیکار شده بودند دست خیلیها را گرفتم. الان وضعیتم این است و همه چیز پیچیده شده. شاید عمرم در همین کلاف سردرگم تمام شود.
این کلاف سردرگم با چه مبلغی گشوده خواهد شد؟
هفتاد میلیون تومان
یعنی شما 14 سال به خاطر هفتاد میلیون تومان در زندان بودهاید؟
نه، کمتر از این بود. الان به این رقم رسیده است. مشکلات در طول زمان به جای آن که کمرنگتر شود پیچیدهتر شد. سال گذشته با خانواده رفتیم برای انتخابات ریاست جمهوری رأی بدهیم. خانمی که مسئول مهر زدن شناسنامهها بود. شناسنامه من را دید و گذاشت کنار. گفتم خانم شناسنامهام مشکلی دارد؟ گفت نه، من همان کسی هستم که 14 سال پیش در خیابان سهروردی به من زدی. گفتم خانم کجایی؟ من برای رضایت گرفتن کلی دنبال شما بودم. ایشان الان در وزارت کشور مشغول کار است و گفت باید 12 میلیون تومان به من بپردازی تا رضایت بدهم. در این شرایط 12 میلیون تومان پول از کجا بیاورم؟ اگر آن 70 میلیون تومان را بپردازم، بیرون بیایم و پیگیر کارهای اموالم شوم، حتی آن رقم را هم در کوتاهترین مدت خواهم پرداخت، ولی تا وقتی در زندان باشم، نمیتوانم و جز خودم هم کسی نمیتواند ماجرا را درست کند.
حالا در زندان وضعیتتان چه طور است؟
زندانیها آتقی صدایم میزنند. کسی جواد گلپایگانی را نمیشناسد، ولی همه با آتقی رفیقاند. آقای جواد مؤمنی معاون زندان به من محبت دارند و آقای حسنی رئیس بند و آقای یزدانپرست رئیس فرهنگی زندان هم با من بسیار مهرباناند. 14 سال در زندان بودن با لطف همین دوستان و کمکشان به فیلم ساختن من تا حدی قابل تحمل شد. بله در زندان تا حالا 5 مستند ساختهام که برای تعدادی از همین فیلمها در زندان اوین برای فعالیتهای فرهنگی جایزه گرفتم. دوست دارم کار کنم. اتفاقا یک طرح هم نوشتهام. من عاشق سینما هستم. دلم میخواهد بیرون بیایم و کار کنم. اما عمرم سوخت. استودیو و دفتر و بنگاه و خانهام رفت. من تنها نانور خانه بودم. نمیخواهم جلب ترحم کنم وگرنه خیلی حرفها برای گفتن دارم. 14 سال تاوان دادم، بس نیست؟
نمیدانم چرا زندانی شدن شما چندان که باید بازتابی نداشت؛ تا سال گذشته که یکی از خبرگزاریها از زندانی بودنتا نوشت.
مجله «همشهری جوان» عکسم را چاپ کرده بود و نوشته او کجاست؟خوشحالم که الان در دفتر مجله «فیلم» هستم. روزهای آغاز کار این مجله را یادم هست. شاید از اولین تهیهکنندگانی بودم که آگهی فیلمم را به این مجله دادم. امیدوارم همین نشریه و همین مصاحبه باعث فرجی بشود. باعث شود بیرون بیایم. خستهام. واقعا خستهام. ماجرای پیش آمده برای جواد گلپایگانی - بازیگر سالهای دور - به یک تراژدی شبیه است؛ سقوطی ناخواسته که بر زندگی موفق یک سینماگر فعال نقطه پایان گذاشت. یادآور دیالوگ شخصیت اصلی رستگاری در شاوشنک که در توضیح زندانی شدنش میگوید: «بدشانسی تو هوا معلقه. باید روسر یکی بشینه. اون شب نوبت من بود».
گزارش سرویس اقتصادی جام نیوز، نادر قاضیپور، اظهار کرد: کمیسیون صنایع و معاون یک کمیسیون تخصصی است که در سطح ملی کار میکند و پتروشیمی از وزارتخانه صنعت و معدن، هوا و فضا از وزارت دفاع و بخشیهایی دیگر در این کمیسیون است.
وی عنوان کرد: تمام طرحها و لوایحی که مربوط به صادرات و واردات باشد از خودروسازی گرفته تا فولاد و آمومینیوم و مس در حوزه این کمیسیون است.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با اشاره به بحث قیمت خودرو که اخیراً جریان ایجاد کرده است، گفت: تحقیق و تفحص از خودروسازی و فولاد از جمله جریاناتی بود که در چند ماه گذشته رخ داد و در حال حاضر تحقیق و تفحص از صنعت مس در دستور کار قرار گرفته است.
قاضیپور از دو لایحه مطرح شده توسط دولت خبر داد و افزود: برای عبور از رکود و اصلاح قوانین برنامه و بودجه طرحی توسط همکاران در کمیسیون صنایع و معاون طرحی ارائه کردهاند.
وی خاطرنشان کرد: کمیسیون صنایع و معادن پیش بینی کرده است که قیمت خودرو در ماههای آینده بین 15 تا 30 درصد کاهش داشته باشد، در این زمینه با حضور خودروسازان جلساتی برگزار شده است و آنها از ما فرصت خواستهاند تا تا پس از بررسیهای خود در قیمت خودرو تجدیدنظرهایی صورت گیرد.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس اظهار کرد: بحثهایی نظیر استفاده از تولیدات داخلی برای ارزان کردن قیمت خودرو از جمله دیگر مولفههایی بوده است که از سوی این کمیسیون از خودرو سازان خواسته شده است.
تسنیم: وی با تأکید بر اهمیت سال اقتصاد و فرهنگ گفت: مقام معظم رهبری تأکید کردهاند که اقتصاد وسیله و فرهنگ هدف است و به همین منظور باید فعالیتهای فرهنگی خود را در این سال افزایش دهیم.
قاضیپور بیان کرد: یکی از شعارهای ما اعطای وامهای ارزان قیمت به برادران و خواهران تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و بهزیستی است که امیدواریم با پیگیریهای مستمر متحقق شود./
انتخابی تیم ملی کیک بوکسینگ در استایل لوکیک برگزار خواهدشد.
به گزارش گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران؛ این دوره از رقابت در راستای انتخاب برترین های کشور برای حضور در رقابت های جهانی ایتالیا در رده سنی بزرگسالان (آقایان) برقرار خواهد بود.
حضور در این مسابقات تنها با معرفی نامه هیات امکان پذیر است. نفرات اول و دوم انتخابی جواز حضور در اردوی تیم ملی را بدست خواهند آورد.
رقابت های جهانی کیک بوکسینگ 2014 نمیه اول آبانماه در شهر”مارینا دی کا رارا” به میزبانی ایتالیا برگزار می شود.
دومین بازی این فصل پرسپولیس روز پنجشنبه 30 مرداد در چمن تختی تکاب برگزار شد و تیم ماردین سردشت توانست هر 3 امتیاز این دیدار را باخود به خانه ببرد . در این مسابقه یاران منصور کاکائی علیرغم بازی روان نتوانستند انتظارات تیم را برآورده کنند و با نتیجه 3 به 1 نتیجه را باختند.
تاريخ خبر: 29/7/1391 برترينهاي مسابقات كشتي دهمين المپياد ورزشي دانشجويان پسر كشور
روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي تهران : مسابقات كشتي دهمين المپياد ورزشي دانشجويان پسر علوم پزشكي كشور روز جمعه 28 مهر با معرفي برترينهاي اين رشته به پايان رسيد.
به گزارش كميته روابط عمومي دهمين المپياد ورزشي، مسابقات كشتي دهمين المپياد ورزشي دانشجويان علوم پزشكي سراسر كشور طي دو روز متوالي در تاريخهاي 27 و 28 مهر 1391 برگزار شد كه در پايان اين رقابتها و در مرحله فينال دكتر آيتي، معاون دانشجويي فرهنگي وزارت بهداشت و درمان، دكتر محقق معاون دانشجويي دانشگاه علوم پزشكي تهران، دكتر تدين ناظر المپياد، مقدم منش مدير تربيت بدني وزارت بهداشت، كوشكي مدير تربيت بدني دانشگاه علوم پزشكي تهران، دكتر رمضان خاني معاون دانشجويي فرهنگي و دكتر فيروزه اي مدير تربيت بدني دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، حبيبيان و احسان زاده معاونان فني و اجرايي تربيت بدني و ديگر مديران تربيت بدني دانشگاهها و عوامل مربوط به المپياد ورزشي براي اهداي مدالها و كاپ قهرماني به مربيان، سرپرستان و ورزشكاران رشته كشتي حضور داشتند.
گفتني است نفرات برتر در اوزان مختلف به شرح زير است:
وزن 55 كيلو گرم:
مقام اول : رسول نصيري (دانشگاه علوم پزشكي اهواز)
مقام دوم: سعيد امجديان (دانشگاه علوم پزشكي تهران)
مقام سوم مشترك: مرتضي رحيم نژاد(دانشگاه علوم پزشكي بابل) و علي وحدتيان (دانشگاه علوم پزشكي مشهد)
مقام پنجم مشترك: حميد اردشيري (دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي) و رضا پوربهشت (دانشگاه علوم پزشكي جهرم)
وزن60 كيلو گرم :
مقام اول: علي صادق زاده(دانشگاه علوم پزشكي زاهدان )
مقام دوم: محمد رضا كوه پيما (دانشگاه علوم پزشكي شيراز)
مقام سوم مشترك: مجتبي لطيفي (دانشگاه علوم پزشكي اراك) و سجاد نعمتي (دانشگاه علوم پزشكي دزفول)
مقام پنجم مشترك: حميدرضا طالبي (دانشگاه علوم پزشكي زنجان) و يوسف قيصريان (دانشگاه علوم پزشكي ايلام)
وزن 66 كيلو گرم:
مقام اول: محمد مقامي(دانشگاه علوم پزشكي شيراز)
مقام دوم: محمد خيري نيا(دانشگاه علوم پزشكي بابل)
مقام سوم مشترك: مهران خدائي (دانشگاه علوم پزشكي اراك) و سعيد خزائي(دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي)
مقام پنجم مشترك: حسين حمودي (دانشگاه علوم پزشكي بندرعباس) و عليرضا نوري (دانشگاه علوم پزشكي لرستان)
وزن74 كيلو گرم:
مقام اول: بهرام جلالي (دانشگاه علوم پزشكي قم)
مقام دوم: مسعود سياه باني (دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه)
مقام سوم مشترك : جلال عبدالهي (دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي) و اصغر ميرزائي (دانشگاه علوم پزشكي بندر عباس)
مقام پنجم مشترك: مجتبي ارزشمند (دانشگاه علوم پزشكي جهرم) و مسلم مهدوي (دانشگاه علوم پزشكي بهزيستي)
وزن84 كيلو گرم:
مقام اول: كمال مرتضايي (دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي)
مقام دوم: شهاب اكبري (دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه)
مقام سوم مشترك : علي طلايي (دانشگاه علوم پزشكي مازندران) و ابراهيم قلي نژاد (دانشگاه علوم پزشكي تهران)
مقام پنجم مشترك: علي مهدوي (دانشگاه علوم پزشكي اراك) و هادي غلام زاده (دانشگاه علوم پزشكي اصفهان)
وزن96 كيلو گرم:
مقام اول: محمدجواد نصرتيان (دانشگاه علوم پزشكي ايلام)
مقام دوم: شهرام فكوري نيا (دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي)
مقام سوم مشترك : صفر محمدي باوان (دانشگاه علوم پزشكي تبريز) و سپهر نوابي فر (دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه)
مقام پنجم مشترك: صلاح احمدي (دانشگاه علوم پزشكي قزوين) و مجيد سرلك (دانشگاه علوم پزشكي شهركرد)
وزن120 كيلو گرم:
مقام اول: مسعود نعمت الهي (دانشگاه علوم پزشكي بندرعباس)
مقام دوم: حسين درمياني (دانشگاه علوم پزشكي تهران)
مقام سوم مشترك : حجت نيكنام (دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي) و ميثم عباسي (دانشگاه علوم پزشكي ايلام)
مقام پنجم مشترك: محمدرضا حيدري(دانشگاه علوم پزشكي شيراز) و يونس عبدالعليان(دانشگاه علوم پزشكي اصفهان)
در پايان مراسم نيز از ورزشكاران برتر با اهداي حكم، مدال، كاپ و جوايز نقدي تقدير شد.
در جراید و روزنامه هر دفعه و در هر شرایطی ما می بیتنیم
و میخوانیم دعوای اصلاح طلبان و اطو ل گراین حاکم شده.
نکته: درشرایط فعلی که حضرت امام خامنه ای به وحدت و دوستی
اشاره میکند و می فرمایند از توهین به هم از تخریب دوری کنید.
متاسفانه در این شرایط سخت اقتصادی که خانواده دچار آسیب
سخت و سخت تر شده.آقا ول کنید چپ و راست را ول کنید
که من اصولگرا هستم شما اصلاح طلب بیائید خدائی باشید
بیائید حق باشید و با رهبریت امام خامنه ای کشورمان را آباد و
مردم را از زیر این فشار و غول اقتصادی و گرانی ازاد کنید.
مدیران ارشد مسئولین در هر رتبه ای فقط و فقط به دنبال کسب
قدرت و رایزنی برای دو سه سال بعد هستند که کجا و کی مدیر کل
یا نماینده یک شهر شوند.
آقا به ایران خودرو با سایپا سری بزنید باور کنید یک کارگر و یک
کارمند توان خرید موتور ندارد تا چه رسد به خودرو که دیشب در برنامه
پایش آقای دکتر............ می فرمدوند خوب برای اینکه مرگ و میر کمتر
شود . موتور را حذف و ماشین های یورو 2 و یا 3 را جایگزین کنیم خوب
و آقای محترم دکتر مثالی از هندوستان آوردید و به تولیدات داخلی
کشور هندوستان ایرادی گرفتی خوب شما بگو از پراید(بنز) کنونی که
قیمت پراید ما با بنز مدل 2013 در ارمنستان برابری میکند با کذامین کیفیت
به بازار عرضه میشود. شما پیشنهاد دادید که بیائیم ما ماشین های
کوچک ارزان بسازیم با کیفیت بالاتر مردم موتور نخرند قبول با این
وصف اگر موتور یک ککشته می داد با موتور ارتقا یافته شما ما باید
شاهد مرگ و میر دسته جمعی ملت محروم از ماشین های با کیفیت
خارجی حتی ایرانی قیمت بالای 30 میلیونی باشیم.
خوب این مشکلاتی هست که باید نمایندگان ابرام و پافشاری کنند.
نه شعار بدهند و بعد ماشینی که 100 گران شده را 3 درصد ارزان کنند.
آیا در حق ملت شهید پرور ایران اجحاف نیست شما خودتان ماشینهای
خودتان رو با موتور و پراید عوض میکنید.
حالا به کنار در مبحث بعدی وردو ماشین خارجی برای آرامش پولداراهاست
چون من و یک کارگر چه ماشینی بخریم که بدون گمرک برایمان 20 میلیون تمام
بشود پس بدانید واردات ماشین هم به نفع دولتمردان وکسانی هستند
که میلیاردی معامله و سود میکنند. واقعا برای این ملت شما نماینده و مسئول
هستید یا نه اگر هستید کو و اگر نیستید که ما بهتر از خود شما حستان
میکنیم که بیشتر چالش های سیاسی شما با یکدیگر در مجلس وتلویزیون
و کارخانجات عوام فریبی بیش نیست .
لطفا شما با مردم صادق نیستید ولی با خدای خود با خون شهدا وجانبازان
صادق باشید ببینید قبل از اینکه مدیر باشید چه کسی بودید و چی داشتید.
بازاریان و فروشندگان ما از عدم بازرسی بازرسان اصناف و بازار مطمئن هستند و راحت کالاهای ارزان را به مردم خیلی گران می فروشند همچون صنف
املاک خانه مسکن زمین و یا ماشین و خودرو که کمر مردم را خیلی راحت با این قیمت های گران سخت می شکنند هزینه پول دانشگاه
آزاد و تهیه جهیزیه برای دختر وای به خال کسانی که چندین دختر دم بخت دارند.
در گذشته رسم بر این بود که هنگام بروز حوادثی چون سیل، زلزله، خشکسالی و سرمای شدیدی چون امسال، مردم از اقصینقاط کشور به کمک حادثهدیدگان میشتافتند اما این روزها گویا همچون بسیاری از سنتها که فراموش شده، این سنت نیز به باد فراموشی سپرده شده و منفعت را در این میبینیم که نمک بر زخم مردمی بریزیم که زیر بار سنگین برف و سرما کمر خم کردهاند. از نامهربانی مردم که بگذریم، باید از مسئولان دولتی و مراجع نظارتی این سوال را پرسید که چرا در برابر گرانیهای وحشتناک و غیرقابل توجیه اخیر در استانهای بحرانزده سکوت کردهاند و اقدامی نمیکنند. چرا خبری از برخورد با گرانفروشان نیست.
یک فروشنده به چه حقی به خود اجازه میدهد به بهانه کمبود و سرما،و گرما محصول و کالایی را که در اختیار دارد به دهها یا صد برابر قیمت معمول به فروش برساند. چرا یک راننده تاکسی باید قیمت مسیر را حدود 30 برابر افزایش دهد؟ چرا به جای اینکه امکانات اولیه به سرعت در اختیار مردم قرار بگیرد، آنها باید نان را به قیمت جان بخرند؟ اگر دولت در تهیه اقلام اساسی و ضروری با مشکل روبهرو بود، چرا مانند حوادث مشابه دیگر، از مردم کشور تقاضای کمک به بحرانزدهها را نکرد؟
تمام این اتفاقات ناشی از این است که در شرایط عادی و هنگام بروز تخلفات کوچک و جزئی، برخوردهای قانونی، بایسته و بازدارنده با متخلفان صورت نمیگیرد تا آنها در چنین شرایطی که شهروندان برای زنده ماندن به ابتداییترین مایحتاج مانند نان و آب دارند، آنها را با قیمتهای گزاف بفروشند.
خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری
خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی
بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی
خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا
می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا
خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه
هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه
خیلی سخته اگر عمر جادوی شعرت تموم شه
نکنه چیزی که ریختی پای عشق اون حروم شه
خیلی سخته اون که می گفت واسه چشات می میره
بره و دیگه سراغی از تو ونگات نگیره
خیلی سخته تا یه روزی حرفهای اون باورت شه
نکنه یه روز ندامت راه تلخ آخرت شه
خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه
تازه فردای همون روز دوست عاشقش خبر شه
خیلی سخته بی بهونه میوه های کال رو چیدن
بخدا کم غصه ای نیست چن روزی تو رو ندیدن
خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی
وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی
خیلی سخته که بدونه واسه چیزی نگرانی
از خودت می پرسی یعنی می شه اون بره زمانی؟
خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی
اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی
خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه
بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اون رو ببینه
خیلی سخته که ببینیش توی یک فصل طلایی
کاش مجازات بدی داشت توی قانون بی وفایی
خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه
چقدر از گریه اون شب چشم تو سرش شلوغه
خیلی سخته و قشنگه آشنایی زیر بارون
اگه چتر نداشته باشی توی دستا هردوتاشون
خیلی سخته تا همیشه پای وعده ها نشستن
چقدر قشنگه اما واسه ی کسی شکستن
خیلی سخته واسه ی اون بشکنه یه روز غرورت
اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت
خیلی سخته بودن تو واسه ی اون بشه عادت
دیگه بوسیدن دستات واسه اون نشه عبادت
خیلی سخته چشمای تو واسه ی اون کسی خیسه
که پیام داده یه عمر واسه تو نمی نویسه
خیلی سخته که دل تو نکنه قصد تلافی
تا که بین دو پرستو نباشه هیچ اختلافی
خیلی سخته اونکه دیروز تو واسش یه رویا بودی
از یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی
خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره
ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره
این وب سایت تقدیم معلم اخلاق و دانشمند جاوید الاثر محمد حسن رضوانی باد که در جنگهای داخلی در شهرستان سنندج مفقود شد . یادش گرامی باد ونامش همیشه جاوید باد. , و یاد معاون مدرسه ای که در آن درس میخواندم مرحوم فرخ نصر الهی که همیشه بر لبانش لبخنی داشت و چهره ای مهربان وبیاد دبیر تاریخ و جغرافیم در مدرسه راهنمائی شریعتی مرحوم شهید حسن حاجیانپور
.شهرو یاد استاد عزیزم مرحوم سید عبدالرزاق رضویان که پایه گذار راهپیمائی های مدارس شهر تکاب در اول انقلاب بود. و یاد مرحوم معلم سید یحی رضویان یار دیرینه پدرم و مرحوم معلم عزیزمان حسین وظیفه و پهلوان بزرگوار نصرت اله نقدی عزیز مرحوم و همه معلیمین و فرهنگیان گمنام منطقه افشار من شهر تکاب این مرزوبوم آشنا سالها است
جان گرفته کشتی اندر شهر ما
پهلوانی باید اندر ورزش کشتی جوان
همچو تختی بایدت نامت نشیند بر دلان
رستمی و پرچمی هر دو شهید زنده اند
یادشان باقیست بر دلها چو زاد این مو طنند
ملکیان را اسوه باشد ملکیان
نی رود یادش ز دل چون نقش بسته بر دلان
داغ بر دلها نهاد اخلاق خوب قاضیان کند
دل از این جهان و گشت یار غازیان
چون بنی هاشم زنور هاشمی بود وبرفت
نوریان چون نور حق تابید و هم تابنده رفت
باب رضوان را گشودی ای امیر گشته ای بر دام پر دردان اسیر
چشم بر در کی نشان یابی زاو از پدر دوری و دل محزون او
و اما این وبلاگ بیاد تاریخ تکاب و اساتیدی چون پدر عزیزم و شهیدان گرانقدر منطقه وتمامی
دوستداران تاریخ اصیل شهرستان تکاب ایجاد کرده ام.
تكاب به معني آب باريكه و زمين كم آب است. منطقه تكاب داراي ده ها اثر تاريخي قبل وبعد از اسلام است كه از آن جمله ميتوان به تخت سليمان اشاره كرد كه در 45 كيلومتري شمالشرقي آن واقع شده است.
شهر باستاني شيز در آن مكان قرارداشت واحتمالاً به علت فعاليتهاي آتشفشاني كوه زندان در فاصله 105 كيلومتري تخت سليمان، ويران شده و آثاري از آن برجاي نمانده است. نام تكاب تا سال 1316 هجريشمسي تكانتپه (تپه پر ازخار) بوده است.
شهرستان تكاب از شمالغربي به هشترود،از شمالشرقي به زنجان،از طرف غرب به صائيندژ واز جنوب وجنوبغربي به سنندج وسقز واز طرف جنوب شرقي به شهرستان بيجار محدود است و وسعت آن 2523 كيلومتر مربع مي باشد.
بنا و يادمانهاي تاريخي
بالاخانه قزقپان سنگ
در 5 كيلومتري شمال غربي روستاي قزقپان سنگ در سينه كوهسنگي يك مناره جالب توجه وجود دارد كه امتداد آن به دامنه صخره منتهي مي گردد.
زندان سليمان
زندان سليمان بر روي كوهي قرار گرفته كه در قله آن دهانه بزرگي از يك آتشفشان غير فعال وجود دارد. ارتفاع اين زندان مخوف افسانهاي كه ديواره صخرهاي آن كاملاً عمودي است از يكصد متر بيشتر به نظر ميرسد و بویگاز تندي از درون اين چاه عظيم به مشام ميرسد.
زندان سليمان بيشتر به يك دهانه آتشفشاني خفته ميماند و وجود چشمههاي آبگرم معدني در روستاي احمد آباد درپاي همين كوه مويد اين نظر است.
قلعه تخت سليمان
تخت سليمان و مجموعه آثار باستاني و تاريخي آن يكي از مهمترين و مشهورترين مراكز تاريخ و تمدن ايران محسوب ميشود.اين مجموعه در ناحيه تكاب و بر روي يك بلندي طبيعي به ارتفاع 20 متر از سطح دشت احداث شده است.
كليه آثار آن درون يك حصار و ديوار بيضي شكل بنا شده ودر درون دشتي گسترده واقع شده است. حصار بيروني از سنگهاي لاشهاي به ابعاد مختلف و به ضخامت 5 متر، ارتفاع 14 متر و محيط بيروني 1200 متر بنا شده است.
لايه بيروني حصار از سنگهاي تراشدار نماسازي شده و داراي 38 برج دفاعي مخروطي شكل است. بناي ديوار و حصار بيروني متعلق به دوره ساساني است، ولي در دوره ايلخاني نيز ضمن مرمت پارهاي از قسمتهاي فرو ريخته ، دروازه جديدي در مجاورت دروازه جنوبي عهد ساساني احداث گرديد.
در اين مجموعه تاريخي محل شگفت انگيزي به نام زندان قرار دارد كه مشتمل است بر بقاياي معبدي از دوران ماقبل تاريخ و عهد ماد. در اطراف تخت سليمان آب گرمهاي جوشان و حتي چشمههاي سرد وجود دارند كه بسيار جالب توجه و ديدني هستنند. همچنين شكاف بزرگي كه در اثر زلزله پديد آمده از نكات ديدني تخت سليمان است.
قلعه سردار افشار (حسينعليخان افشار)
در ضلع شمال غربي مركز شهرستان تكاب، قلعهاي شامل سه بخش اندروني، بيروني و محل نگهداري احشام در يك مكان خيلي وسيع احداث گرديده بود. اين عمارت در زمان سلطنت ناصرالدينشاه قاجار توسط سردار حسينعليخان افشار در سال 1281 هجري قمري احداث گرديده.
قلعه اربابي يلقون آغاج (چهار باغ)
قلعه يلقون آغاج در اوايل حكومت قاجاريه، با نماي هشت ظلعي منظم در دو طبقه احداث گرديد و داخل عمارت را با كاشيهاي رنگين و نقاشيهاي با ارزش مزين نمودند.
قلعه رشيد الدوله (حسنخان افشار) دورباش
اين قلعه توسط رشيدالدوله در دوره سلطنت شاهان قاجار در ميان باغهاي انگور و درختان ميوه، احداث گرديده است.
دژ ساري قور خان
اين بنا از دوران پيشاز تاريخ، مركز تمدنهاي هزاره اول بوده و از عصر مادها تا دوره ساساني اقوام متعددي در آنجا سكونت داشتهاند. دژ به صورت پشته عظيم سنگي در حاشيه شرقي رودخانه سارق در 600 متري از دره سر بر آورده كه از همه طرف محفوظ و مجزاست و دستيابي به آن مشكل و به اين لحاظ جايگاه امني براي ساكنان آن در ادوار مختلف بوده است.
بقاياي برجهاي ديده باني و دخمههاي صخرهاي با حياط و آبانبارها به فرمهاي چهار گوش منظم و نا منظم و مدور و پلكانها و راهروهاي استوانهاي ارتباطي، قابل ملاحظهاي ميباشد. به احتمال قوي اين محل در دوره غارنشينان مورد استفاده بوده و اهميت خود را در ادوار بعدي نيز حفظ نموده است.
قلعه محمد حسين خان مير پنج دور باش
اين قلعه توسط محمد حسين خان مير پنج در دوره سلطنت شاهان قاجار در روستاي معتدل دورباش احداث گريده است و درحاشيه طولي يكي از ديوارهاي قلعه و قسمت بيروني آن آينه بزرگي نصب نموده بودند كه مشرف به گردنه زرينه اوباتو و دوراهي ديواندره بودكه حركت و عكسالعمل نيروهاي مهاجم و يورشگران را منعكس ميكرد.
دژ بلقيس
روي قلعه جنوبي كوه بلقيس استحكاماتي با نام متداول تخت بلقيس وجود دارد كه ويرانههاي آن در سال 1959 كشف گرديد. تاريخگذاري بنا را به دوره ساسانيان محتمل ميكند.
تپه مجيد
در فاصله 3 كيلومتري شمال شرقي بين تخت و دهكده تارهكند در حوالي قبرستان جديد تپهاي معروف به تپه مجيد وجود دارد كه بر روي آن سفالهايي از دوره ساساني بدست آمده است.
اين مكان وجود احتمالي محوطههاي مسكوني از دوره آتشكده را نشان ميدهد كه از نظر باستانشناسان محل گورهاي دسته جمعي تومولوسها مربوط به هزاره اول قبل از ميلاد است. مجموع گورهاي تومولوس كه به شكل تپه باستاني است، شامل چند هزار گور فرعي ميباشدكه يك گور اصلي را حلقه وار در ميان گرفتهاند.
جاذبه هاي طبيعي
آبهاي گرم احمد آباد
در فاصله 2 كيلومتري شمال غربي روستاي احمد عليا حفرههاي آبگرمي وجود دارد كه بنا به روايت گذشتگان خاصيت دارويي داشته و مورد استفاده عموم قرار ميگيرد.
در ميان چشمه هاي آبگرم احمد آباد در نقاط نزديك آبگرمها، حفرههاي پر از آب سرد نيز وجود دارد كه خاصيت دارويي داشته و مورد استفاده عموم قرار ميگيرد.
اين آبها بعلت داشتن املاح معدني گوناگون بعد از طي مسير در روي زمين رسوباتي به رنگهاي سفيد زرد مايل به نارنجي و در بعضي موارد كاملاً قرمز بر جاي ميگذارد.
غار كهريز
اين غار در كهريز تكاب واقع شده و قطر دهانه آن در حدود 2 متر و طول و عرض آن نيز 3 متر است.
چمن متحرك بدرلو (چمن گلي)
چمن گلي در كيلومتر 17 شمال شرقي شهرستان تكاب و در 3 كيلومتري شرق روستاي بدرلو از دهستان افشار بخش مركزي واقع شده است.
در داخل دره سبز، و درختان چنار و بيد و نيزار و چمن درياچهاي به قطر طبيعي تقريبي 80 متر و با جزيرهاي شناور مملو از ني بقطر 60 متر وجود دارد كه در اثر وزش باد به طرفين حركت ميكند.
زندان برنجه
زندان برنجه در 28 كيلومتري شمال شهرستان تكاب در روستاي برنجه ( برنجك) از دهستان چمن، بخش تخت سليمان و در دامنه كوهي معروف به طويله سليمان واقع شده است.
درياچه خسرو
در وسط آثار باستاني تخت سليمان درياچهاي كه عمق آن حدوداً 110 متر و ابعاد آن80در120 متر است وجود دارد. آب درياچه بصورت چشمه جوشان از اعماق زمين بيرون ميجوشد كه منظره بسيار جالبي دارد.
آب درياچه آهكي و نسبتاً ملايم و غير قابل شرب است و هيچ موجود زندهاي در آن وجود ندارد. وجود اين درياچه فيروزهگون در ميان قلعه و قرار داشتن قلعه در وسط يك سلسله كوههاي دايرهاي شكل، منظرهاي را به وجود آورده كه يكي از عجايب ديدني و تماشايي منطقه ميباشد.
اماكن زيارتي ومذهبي
مسجد جامع تكاب
اين مسجد در سال 1332 هجري قمري به دستور سردار حسينعليخان افشار در زمان سلطنت ناصرالدينشاه بنا گرديده است.
مسجد جامع روستاي اغولبيك
مسجدجامع روستاي اغولبيك به دستور يكي از اربابان محلي در سال 1332 هجري قمري احداث و هم اكنون بعد از گذشت چندين سال از قدمت آن بطور سالم و فاقد آثار ويراني مورد بهره برداري قرار ميگيرد.
كليساي چهار طاق
در شمال غربي و كيلومتر 36 شهرستان تكاب در روستاي چهار طاق پايههاي چهار ستون مخروبه وجود دارد كه در نزد اهالي به كليسا مشهور است. از نظر كارشناسان اين بنا مربوط به دوره ساسانيان بوده و به يك آتشكده شباهت بيشتري دارد. پايه هاي اصلي طاق خراب شده و اطراف آن كه در محل به كليسا معروف ميباشد توسط افراد سود جو براي گنج يابي به كلي ويران شده است.