سلام

سلامی  به گرمای قلبهای  شما تکابیهای  عزیزم

عزیزان  من   چرا  به  فکر   شهرتان  نیستید  و بیشتر   به فکر  شهرتتان هستید

چرا   به   فکر   کوچه  و خیابان و مدرسه و دانشگاهتان  نیستید  و فقط  به فکر حیاط  خانه تان  هستید

چرا   آنانی که از  تکاب دورند  خود را برای آبادانی  شهر  مهیا نمی کنند و لا اقل  به فکر  تکاب و آبادنی تکاب نیتید.

و آنهائی که هستید   چرا  باهم دیگر  یکدل و یکرنگ  نیستید  عزیزان من   چرا   و  چرا

چرا همه هم و غمتان   شده ماشین  و پول  و ثروت وقدرت و دنیا  پرستی  چرا  به سختی  سلام همدیگر رو در خیابان میگیرید.

من  در این ماندم  و خودم هم   درمانده  شدم.

فامیل  وقتی دور  هم  جمع  میشوند   پشت  سر  یکی  دیگه  غیبت  میکنه .

آیا  شده  از  میان  شما  عزیزان  کسی رو کمک  کرده  باشه  در   راه   رضای  خدا و کسی ندونه.

آیا  شده  شما  از حقتون   نسبت   به  همسایتون  بگذرید.

پس  عزیزان  من میدانید  تا زمانیکه  در خانه ها  غیبت  باشد.

و درون  خانه هاتان  تفکراتی   غلط   نسبت   به  هم  داشته  باشید.

و  متحد  و یکدل   نباشید   و از  سرمایه  درونیتان که همانا  عقل  هست    به خوبی   استفاده  نکنید.

بدانید  که  این  شهر   تاریخی    آباد  نخواهد   شد.

چرا  شما  مردمانی  مهربان هستید  و  با  خدا   ولی  نمی خواهید  کمک  حال هم باشید.

تو رو خدا فقط  شعار  ندهید  که همدیگر  رو دوست دارید .   این  کار  رو در عمل  انجام دهید .

به  بی سرپرستان

به بی پناهان

به بی مسکنان

به  یتیمان

به نوعروسان

به محصلان

به دانشجویان بی بضاعت

به جوانان مومن

به  نیازمندان

به بیمارستانی ها

به فقیران واقعی  و آبرومند شهر

به خاطر  رضای  خدا   کمک  کنید.

کمک کنید که همنوعتان هم  مثه  شما زندگی  کند.

به ناموستان در محله

به ناموس همسایه تان

به یاری  ضعیفان  بشتابید و

یک  دل  و یک  رنگ باشید

غیبت  نکنید

تهمت  نزنید

دروغ  نگوئید

کبر  و خود پسندی را کنار بگذاربد.

مرد باشید برای همسرتان

زن خوبی  برای مردتان

نمازتان را

روزه تان را

قران و کتاب آسمانی یادتان نرود.

در منزل  از ماهواره استفاده نکنید

سی دی غیر مجاز خانه نبرید

خوب  این کارها برای فرزندانتان و خانواده بد آموزی دارد.

احترام  به پدر و مادر

احترام  به همسایه

احترام پیرمردان و پیر زنان

احترام کودکان و احترام به همنوعان را داشته باشید.

غرور را  و تکبر را  درون خود بکشید.

با  خدا  باشید   پادشاهی  کنید   بی خدا باشید  هر  چه   خواهید  کنید.

سعید جان صدری  حقا که همیشه در صدری و بس

آفرین  سعید  جان  تو لیاقتت بیش از این حرفهاست

 بنام  ایزد منان خدای یکتا ومهربان

یا علی حیدر مددی نما این جانبازان را

چرا باید رزمنده گان و ایثارگران واقعی جبهه وجنگ در مسئولیتها و مدیریتها مختلف کشوری نقش نداشته باشند.

 چرا نباید این قشر عزیز و زحمت کش مسکن نداشته باشند. چرا نباید این بزرگواران که حق بزرگی به گردن مدیران وملت

ایران  دارند صلاحیت نداشته باشند. چرا نباید این جان برکفان با وعده وعیدهای توخالی زندگی کنند.

اگر روزگاری  در زمان جنگ این جانبازان کارشان خوردن گلوله و توپ خمپاره و ترکشهای داغ دشمن بود و خم به ابرو نیاوردند.

برای ائتلای پرچم میهن اسلامی ایران کمرشان خم نشد ولی اینک توهین ها و تهمت های دوستان  از درد و داغی ترکش ها و قرمزی گلوله ها

دلشان را بیشتر می سوزاند.

شما مدیران عزیز چه در مجلس و چه در پست ها و مقامهای اجرای زمان کارهائی که به نفع خودتان هست نه جامعه شعارهای

زیبا در باره جانبازان وایثارگران و شهیدان عالیقدر میدهید اما در عمل هیچ یک از برنامه های  شما و بخش نامه ها و قوانین مصوب

مجلس محترم شورای اسلامی  در باره مسکن – زمین – وامهای کلان – پست ها ومدیریت های تعریف شده  به این قشر عزیز تعلق نگرفته

که هیچ بلکه باعث تخریب  ایثارگران در محافل عمومی میگردد.

البته از حق نگذریم که  تعدادی از ایثارگران جانباز و خانواده های شهدا به حق از این تسهیلات استفاده کرده اند.

اما جانبازان زیر 25درصد از این موهبت بهره ای نمی برند. و اسما جانباز هستند. نه رسما

شما حساب کنید جانبازانی که زیر 25 درصد هستند . نه زمین- نه ماشین – نه وام مسکن –

نه سهمیه جانبازی برای دانشگاه – و نه خیلی از تسهیلات خدماتی و رفاهی هیچکدام شامل  حال این

قشر عظیم نمیشود.

جانبازانی که  بالای 50 ماه جبهه دارند. و بارها مجروح شده اما درصد های پائینی دارند البته این جانبازان

 در زمان جنگ دنبال درصد نبودند و اگر بودند نیز به خاطر خیلی از مسائل معنوی پیگیر این کارها نبودند.

ویا اینکه مجلس مصوباتی را کرده از آن جمله فرزندان شهدا و جانبازان و ایثارگران الان که 35 سال از

جنگ و ... میگذرد فرزند کدام جانبازی باید با این سن استخدام شود و یا به دانشگاه برود الان که

دختر من دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه آزاد هست . هیچ  تسهیلاتی برای ایشان نمیدهند.

و من با پول کارمندی و هزار زحمت متحمل سخت ترین شرایط زندگی هستم شما بگوئید ما باید

به کی پناه ببریم  چرا فرزند من نتواند از تسهیلات  رفاهی و آموزشی و اقتصادی جانبازان استفاده

کند.

یا وامهائی که شما الان میدهید برای 20 درصد ها  چرا به درصدهای کتر نمیدهید . البته ای کاش این وامها 10

سال پیش داده میشد خوب الان خرید منزل با این وامها باید بالای یکی از کوههای شهرستانهای دور باشد.

بنظرتان شما به این جانبازان خدمت  میکنید  . یا این جانبازان و شهدا بودند که همه ما رو پایدار کردند.

البته از حق نگذریم که جانبازان قطع نخاع- ویلچری – نابینا و دست و پا قطعی حقشان بیشتر از اینهاست اما آیا جانبازان دیگر که دارای فرزند

و نوه و نتیجه هستند . ودر ایام ازدواج فرزندانشان نیز مستا جرند و حتی پول تهیه جهیزیه را ندارند. بدون اینکه دردشان را با شما مسئولین

و مردم در میان بگذارند با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشته اند.  شما الان حساب کنید یک جانباز بی مسکن و مستاجر

با حقوق 600000هزارتومان درآمدو گرفتن 150000هزار تومان یارانه و داشتن یک یا دو دختر و پسر دانشجوی بیکار و پول آب وبرق – گاز –تلفن

که با افزایش نرخ نان وتخم مرغ و مواد لبنی و پروتئینی این جانباز وقشر ضعیف جامعه چگونه  زندگی میکند.

اما بحث صلاحیت سیاسی این افراد در حیطه انتخابات چگونه است با این همه مشکلات در مسائل کلان وخرد 

اجتماعی که برای این افراد آسیب پذیر بوجود میاید . این قشر عزیز و دلسوخته  در عرصه های انتخاباتی نیزدچار

چالش و مورد بی مهری مسئولین ستادهای انتخاباتی و شورای محترم نگهبان قرار میگیرند. آیا وچود این عزیزان زمان

جبهه مباهات بود ولی الان به خاطر  حضور در جبهه و ارزشی بودن  مجازات (رد صلاحیت)  شوند.   . چرا نباید این قشر

دلسوخته که رهبرشان نیز یک جانباز است نتواند در امورات اجرائی و سیاسی نقش سازنده ای داشته باشند. شما ببینید

آقازاده هارا با پول بیت المال به مسافرتهای آنچنانی خارج از کشور می روند. و یا تحصیلات خود را در خارج از کشور ادامه میدهند.

یا اینکه پولهایشان را در بانک های سوئد. کانادا. سوئیس میگذارند.وبا پول اختلاسی از بانکها و موسسات دولتی در دیگر کشوربرای

خود و خانواده هایشان ویلا و ساختمانهای آنچنانی می خرند.

و بر فرض مثال همین فوتبالی های میلیاردی ما  که خود را ارزش میداند برای گرفتن حق اقامت و ویزا دست و پا می شکند.

تا این اقامت را به هر قیمتی بگیرد. و این قیمت یعنی فروختن کشور خویش و از دست دادن اعتبار ایرانی ایرانی با غیرت – ایرانی ضد آمریکا –

وانگلیس – آلمان کشورهائی که مردمانش ما ایرانی ها را وحشی خطاب و  تروریسم معرفی می کنند . و الگوی ورزشی و سیاسی ما

از این کشورها برای تابعیت باید تمامی قوانین این مملکت های اجنبی را بپذیرند. از جمله زیر پرچم  کشور بیگانه قسم یاد کنی

که من آمریکائی شدم و به تمام قوانین خوب و بد ارزشی و غیر ارزشی احترام  و به اهتزاز پرچم آمریکا در دنیا تعظیم میکنم .

درود به شرف جانبازان و ایثار گران که پرچم آمریکا – اسرائیل- انگلس را به رسمیت نشنا ختند. و تا آخرین قطره خونشان

از  ایران اسلامی دفاع کرده و هنوز هم حاضریم که لبیک گویان به ندایمان علی حیدر در صف  رزمندگان برای مقابله

 با اسرائیل و آمریکا و دفاع ار آرمانها و ارزشهای معنوی ملت ایران و امام بجنگیم.

مسکن........

در باب مسکن که  جانبازان زیر 25 درصد فاقد گرفتن تسهیلات مالی( وام مسکن – ازدواج – تحصیل – بلاعوض) هستند.   

مسکن این عزیزان اجازه ای و ویا کلنگی است و با ویلاهای آنچنانی بعضی از دولتمردان فرق میکنند.

انشا الله عزیزان مسئول شما ها که تعداد بیشترتان از بچه های خاک خورده و ترکش خورده جبهه های جنگ هستید.

به خاطر گرو هها ی راست وچپ و انتقام گرفتن های سیاسی از یک دیگر ما جانبازان واقعی  را مورد نوازش کارهای سیاسی قرار ندهید.

آیا ارزش کار اختلاس گران مالی و سوداگران اقتصادی وفوتبالی هائی که درآمد های کلان دارند. و در زمینهای ورزشی

کارهائی انجا م میدهند و آبروی ایران اسلامی را در جهان  زیر سوال می برند  بیشتر است یا ایثارگرانی که با دادن جان ومالشان 

از آب و خاک کشور عزیزمان ایران  به حق  دفاع کرده و پا پس نکشیدند.     

آیا حق  این جانبازان ایثار گر این است که در ذیل آمده :

1-     مسکن نداشته باشند.

2-     صلاحیت  به مجلس رفتن نداشته باشند.

3-     امکانات رفاهی در اختیارشان قرار نگیرد.

4-     مدیران  تحویلشان نگیرند.

5-     اجاره نشین باشند.

6- در مشکلات روحی و روانی و با مریضی دست و پنجه نرم کنند.

چرا باید بعد از رفتنشان  افسوس بخوریم و چرا  نباید ما به احترام  شهدای شهرمان

جانبازان  دیارمان

پهلوانان  زحمتکشمان

دهقانان وکشاورزانمان

زنان زحمت کش روستائیمان

فرش آهنین  شهرمان

تخت سلیمان و کوه زندانمان

چملی  گلی و  قینرجه سوی

آغدره پر از طلایمان

قینرجه پر آب داغ و طبیمان

همپای  پر زدرختان گردویمان

اهل حقمان که حق گویند یا علی

اهل کرد در هر مشکلی برای شهر چون شیری ژیانند و بس

اهل ترکانمان  آذریهایشیرین زبانند و بس که دارای علمند و هنر

فرهنگیان  و شعرا و هنرمندانمان

چرا  امثال مرحوم صادقی ها 

محمد یاری ها

حاجیانپورها

دبیران مرحوم و معلمین عزیزمان

معلم مفقود الاثر جنگ رضوانی

مرحوم تحسینی

مرحوم وظیفه

مرحوم سید یحیی رضویان

مرحوم سید رزاق رضویان

استاد اسلامی و قادریها

استاد خالدیان در بوکس

استاد عباد الله بخشی د کونگفو

استاد شیروند و ملکیان و دهقان

استاد محمد  رضا (رزاق) رضوانی 

استاد ابراهیم شاداب

پرفسور صدیق افشارها

پرفسور صفی زاده و برادرانش

دکتر فرزانه

دکتر رضویانها

دکتر انصاری و دکتر یثربی ها

دکتر  پاک طینت ها

و دکتر  احمدیان و دکتر هاشمی ها

سردران شهیدمان

شهیدان رستمی و پرچمی و یاری

شهیدان قاسملو  قاضیان و حمدی و افشاریها

و دکتر انوری و حقوقدان عزیزمان انواری و خیری و مداحی ها و پاشائی و محبوبی ها

استاد مجتبی صدیق افشار

استاد پرویز ساعتی علم و هنر و ورزش

استادیاری خطاطی

استاد منصور رسولی  نقاش و .........

استاد محمد علی باقری خوشنویس

استاد کاکائی   فوتبال

استاد احمدیان  فوتبال

مرحوم کشاورزفوتبال

مرحوم  قاسملو  کشتی

شهید فرج قاسملو

استاد اردلان و برادرش

مهنس برجعلی  مرادی

دکتر  یاری

دکتر  افشارچی

شیخ محمد علی خسروی اندیشمند

رسول محمد یاری

ید الله انظاری و انصاریهای شهر تکاب

جانباز  قهرمان محسن شاداب و احمد مرادی و امیر رضوانی

وپیشکسوتان   اهل  قلم  و هنر و ورزش و  ....................

دکتر مکنصور رسولی ها و فریدی و عارف براتی  و جمشید یاری

و مرحوم اباصلت  صادقی ها که بقول استاد عزیزمان  براتی تکاب

پایتخت هنر است در خط و نقاشی........................................

اساتیدی چون تحسینی و برادرانش

اساتیدی چون بدخشی و برادرانش

استیدی چون رشیدی و برادرانش

اساتیدی چون محمد رضا رضوانی ان و پسر عموهایش

و یا عزیزانی که در اهل سنت دارای مدارج عالی هنری و علمی و ورزشی هستند

استاد مرادی و برادران

استاد محمد  حسین قادری و برادران

استاد علم وادب مرحوم  مصطفی خان امیری

محمدی ها و احمدیها

حسینی ها و حسنی ها

ویا از عزیزان اهل حق که دکتر و پرفسور و ورزشکارانی

چرا  تا  هستند زنده  به قول  شاعر (پهلوان زنده را  عشق است)

و تا نیستند  چنان مراسمی میگیرند  و چنان ریخت و پاشی که نگو چرا این همه هنرمند ورزشکار

شاعر تحصیلکرده داریم و اما نمی توانیم  در شهر مان تکاب از این انسانهای وارسته و عزیز و گرامی

استفاده بهینه کنیم چرا.

چرا   ..........................  باید مدیران ما از شهرهای دور و اساتید مان از دوستان بعضی از مدیران

از شهری دیگر در شهر مان مانور  بدهند چرا

آیا جانباز نداریم

آیا شهید کم داریم

آیا خودمان تحصیلکرده نداریم که داریم

چراااااااااااااااااا

جوانان  شهرمان برای بدست آوردن لقمه نانی   دور ایران را بگردند و ایرانگردی کنند

مگر معادن طلای شهر مال  تکابیها  و روستاهای  حومه نیست . 

  چرا  باید در سد گوگوردچی از کارگران و  مهندسین  دیگر شهرستانها استفاده کنند.

خیلی   جالبه  یکروز  یکی از مدیران  به برادر خود من  گفته بودند

تو لیسانس  علوم سیاسی داری حیف است که در معدن  کار کنی چرا مگر کار برای  جوان ایراد دارد.

نه  ایرادی که ندارد هیچ خوب اگر این مدیر محترم میتوانست از برادر حقیر خوب استفاده کند

با همین مدرک در همین معدن میتوانست در امورات اجرائی و اداری  استفاده کند.

خوب  همه و همه بهانه ای بیش نیست.

حال  چرا   سرمایه  نداریم

خوب داریم خوبش هم  همین  معدن   طلای  تکاب  و معادن  پر  از سنگهای  دیگر  آقا  چرا  دور برویم

چرا  غریبه  ها راحت  کوههای  سنگی و معادن  با ارزش ما رو به اسم  خودشون ثبت می کنند

ولی  جوانان شهر ما  از مهندس گرفته و ........  همه بیکارند  .

به  نظر من  ثبت این معادن  به نام  افراد  غیر بومی  اگر  ملغی  شود  به سود  تکابیها  و جوانانش هست.

ژس  اگر  ما  دقت  کنیم  ای چرا ها را  خواهیم  یافت   حال  چرا  خود  من  از تکاب  دور  شدم.

باشد  که دلم  پر از  درد  و خون  جامعه  تکاب  و مردم  غیور  تکاب  است 

و شما  مسئولین محترم  با  گوش دادن  به ندای رهبر عزیز مان  سعی کنید  به  چرا  ما جوابی  واضح  و روشن بدهید .

چرا  استخدام  برای  شهروندان   تکابی   وجود ندارد  و همه مستخدمین در بانکها  از شهرهای دور و نزدیک

و کمی  هم بند  (پ)  چاشنی  استخدام شده است.

حال  بگوئید  چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

چرا  سرمایه های  اصلی  شهرمان که همین جوانانمان هستند  دارند  از بین می روند

نه پولی برای  ازدواج

نه شغلی برای همسر یابی

نه مکانی برای زندگی

و سرمایه  غنی شهرمان که معدن طلاست به یغما میرود و بس

نیروهای  جوانی  جوانانمان به  فنا میرود و بس

ما به که گوئیم دردمان را پس

بیکار  بیکار بی سرمایه  در هوای  سرد  زمستانی

خزان و بادی  پائیز

گرمای سزناک تابستان

و بهار بارانی و غمگین برای  جوانانمان

چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

جناب آقای بیگی نماینده محترم  مجلس

جناب آقای عیسی زاده نماینده محترم مجلس

معلمهای من  که از  ایندا مرا یاری و مشوقم  بودند.

مدرسه  نوری   که به قولی پیش دبستانی  و موستامازاد بودم با براتی عزیز باهم بودیم و اول از همه

جدا  می نشستیم.

معلم  وقتمان  خانم  قدمی   بودند.

و برای  شروع کلاس اول مدرسه رفتم به مدرسه آریا در گالاجار که  در آن زمان آقای نصرت اله  علیزاده

مدیر  مدرسه بود.

ومعلم مربوطه من خانم  راضیه نعلبندی بودند همسر محترم آقای تدین شهردا ر زمان قبل از انقلاب تکاب

و معلمین دیگری که می شناختم  آقای  ابراهیمی  که بد خلق و بچه ها رو با چوب  چنان میزد و گاها

می افتادند داخل زباله دانی کلاس .

و در ایام ابتدائی خانم کاشانی هم معلم  ما بودند و بعد عم من رفتم به مدرسه نوری و دوباره از کلاس

پنجم معلم ما آقای دشتی شدند مردی مهربان  و اما یادم رفت از دوران ابتدائی من و قنبر برزین رقابت

تنگاتنگی داشتیم و ایشان الان جراح متخصص می باشد.

در مدرسه نوری  آقایان محمد حسن رضوانی معاون مدرسه و  محمد حسین واعظ و عبد الله بهادری و

دهقان و لرستانی ووظیفه و دشتی و ابراهیم اخوان و بیگی و ...............................................

بودند که همیشه از شاگردان خوب مدرسه بودم.

و دوره راهنمائی باز هم رفتیم به مدرسه آریا و طالقانی که مدیر آقای تبریزی بودند و حسن باقریان و

اسلامی و بعد هم مدرسه  حاجیانپور  که معلمین ما  اخلاقی  و جمشید زاده و حاجیانپور حسن و

نهاوندیها و عارضی و حسین جلالی و موسوی و افلاکی و ارجمند عابث -وپرویز ساعتی و درویش نژاد

فتوحی و و دبیرستان برادران بهشتی و فرج زاده - تحسینی ها - عباس و فتعلی - و بعد هم که دبیرستان

سپاه رفتم و خوب روزی و روزگاری خوب بود  در کنار همین معلمین و اساتید عزیزم که در اینجا از تک تکشان

تشکر  میکنم و از اینکه مرا در  راه علم و فرهنگ راهنمائی کردند ممنون و متشکرم.

                                                                                    رضوانی

عید نوروز

عید نوروز می رسد از راه

شادی از روی خانه می بارد

پدر سالهاست رفته از خانه

من ماندم و خواهر و برادرم

با مادری  شیر زن و دلاور

شد برایمان یا رو  و یاور

مادر مهربانمان از اوایل جنگ

برایمان شد هم مادر  هم پدر 

برایمان قصه های شب می گفت

از نیکهای و خوبیهای  پدر

آنقدر  مادر اشگها ریخته 

شستشو کرده هر چه را بوده

پرده را شسته، شیشه را شسته

سالها ست منتظر  نشسته مادر

چشمها بر در نشان یابد از پدر

بار دیگر بیاید معلم خانه اش دیگر

روزها و ماهها و سالها بگذشت

بار دیگر عیدی دوباره سر آمد

 روزگار است و باید گذران کرد 

بیاد  پدر بود و دل خوش کرد

 یاد دوستان  و آشنایان همه

در این ایام  خوش باستان عید نوروز

یادی کرده باشیم از همه از خاله

و عمه و دائی که  رفتند سوی خدا

و فرزندانشان  دل  پریشند

دائی  ابراهیم تو هم رفتی

خاله  رعنا و عمه  فاطمه

نیتسید  و دلمان  پر از غمه

و تو ای خاله مهربانم

خاله کبری  که در کتاب اول

میخواندم همیشه نامت را

پس به نام قشنگت محمود

عموی مهربان  ما بود

و درکلام آخر هم یادی از ننه طیبه بکنم

مادر خوب  من و سید علی

یادتان در عید نوروز است  جلی

ما همه گوئیم  حق است  یا علی 

یادتان  همیشه در قلب امیر مهربان

نامتان  جاوید در باغ بهشت  حوریان

باغ رضوانی  پر از نام عزیز مادر است

 چو همی گویند  بهشت زیر پای مادر است

من امیر  گردم فدای جسم و جان  مادران

آرزویم باغ رضوانیست  بهشت   مادران

به  حضور تمامی تکابی های مقیم پایتخت  می رساند که شرکت طرح سامانه دلگاه هنر به

مدیریت آقایان مهندس مهدی نجفی و استاد منصور رسولی در محل دفتر شرکت  از اساتید و

فرهیختگان تکابی دعوت بعمل آورده تا در بهارانه سال جدید دید و بازدید و سایت این شرکت را

پرده برداری نمایند.  از شما عزیزان  ورزشکاران و هنرمندان و تکابیهای مقیم تهران و کرج دعوت

می نمائیم در این گردهمائی دوستانه  در سال جدید حضور بهم رسانید.

             نشانی :سایت دلگاه هنر

مبل  فروشی به صورت  نقد و اقساط طبقه سوم پاساژ

نعمت الهی با مدیریت امیر   مبل فروشی  امیر

پاساژ انصار   واقع در خیابان انقلاب  روسری فروشی واحدی در خدمت مردم تکاب

دوست  خوب   ذکریا  ممنونم   ومتشکرم  خوب  میدونم  شما  خیلی معتقد هستی منم  مثه خودت  ولی

ورزش  دیگه الان مرز ندارد خوب کشتی   زیبائی  اندام   فوتبال  و خیلی  از ورزشها   شنا  و اینکه من از 

علما پرسیدم خوب تو کار خبری ایرادی ندارد .  اگر  شما  ناراحت  شدید . من   پوزش  می طلبم  و امیدوارم

بتوانم بعد از این خوبتر  و بهتر   عمل  کنم  ممنونم  عزیزم  .

                                                                                                              رضوانی        فدای همه تکابیها

تصوایر از رضوانی امیر

وقتی مشکی مد باشه خوبه.

 وقتی رنگ مانتو شلوار باشه خوبه.

 وقتی رنگ عشقه خوبه!

 وقتی رنگ کت و شلوار باشه با کلاسه!

 وقتی لباس های شب تو مهمونی‌ها مشکی باشه باکلاسه!

اما؛

 وقتی رنگ چادر من مشکی شد:

 بد شد!

 افسردگی می‌آورد!

 دنبال حدیث و روایت می‌گردند که رنگ مشکی مکروهه!

مشکی تا جایی که برای لباس‌های شما بود خوب بود

و باکلاس به ما که رسید بد شد!؟

چادر جهاد

آمده بود مرخصی .

داشتیم در مورد منطقه حرف می زدیم .

لا به لای صحبت گفتم :

کاش می شد من هم همراهت به جبهه بیایم .

حرف دلم را زده بودم . لبخندی زد و پاسخی داد

که قانعم کرد . گفت : هیچ می دانی

سیاهی چادر تو از سرخی خون من کوبنده تر است ؟!

همین که حجابت را رعایت کنی مبارزه ات را انجام داده ای

همسر شهید محمد رضا نظا فت

منبع  باشگاه   افسران

عید نوروز

عید نوروز می رسد از راه

شادی از روی خانه می بارد

پدر سالهاست رفته از خانه

من ماندم و خواهر و برادرم

با مادری  شیر زن و دلاور

شد برایمان یا رو  و یاور

مادر مهربانمان از اوایل جنگ

برایمان شد هم مادر  هم پدر 

برایمان قصه های شب می گفت

از نیکهای و خوبیهای  پدر

آنقدر  مادر اشگها ریخته 

شستشو کرده هر چه را بوده

پرده را شسته، شیشه را شسته

سالها ست منتظر  نشسته مادر

چشمها بر در نشان یابد از پدر

بار دیگر بیاید معلم خانه اش دیگر

روزها و ماهها و سالها بگذشت

بار دیگر عیدی دوباره سر آمد

 روزگار است و باید گذران کرد 

بیاد  پدر بود و دل خوش کرد

 یاد دوستان  و آشنایان همه

در این ایام  خوش باستان عید نوروز

یادی کرده باشیم از همه از خاله

و عمه و دائی که  رفتند سوی خدا

و فرزندانشان  دل  پریشند

دائی  ابراهیم تو هم رفتی

خاله  رعنا و عمه  فاطمه

نیتسید  و دلمان  پر از غمه

و تو ای خاله مهربانم

خاله کبری  که در کتاب اول

میخواندم همیشه نامت را

پس به نام قشنگت محمود

عموی مهربان  ما بود

و درکلام آخر هم یادی از ننه طیبه بکنم

مادر خوب  من و سید علی

یادتان در عید نوروز است  جلی

ما همه گوئیم  حق است  یا علی 

یادتان  همیشه در قلب امیر مهربان

نامتان  جاوید در باغ بهشت  حوریان

باغ رضوانی  پر از نام عزیز مادر است

چون  که گویند  بهشت زیر پای مادر است

من امیر  گردم فدای جسم و جان مادرم

آرزویم باغ رضوانیست برای مادران

تصویری  از دوست  خوبم  بیت الله   عباسپور  قهرمان  جهان  و قهرمان مستر ز  اروپا  و دارای دانشنامه

حقوق  از دانشگاه  علامه  طباطبائی  و هنرمند در  خوشنویسی  و یکی از ورزشکاران معتقد به دینداری

تکابی بودن  و روستائی بودنم   در  پایتخت برایم افتخار است

پس  شما هم   با  افتخار  از تکابی بودن  و احترام  به بزرگترها معنای

جوانمرد  تکابی را   به  ایرانیان  بشناسانید.

چرا شهر تکاب با همه شهر ها  فر ق دارد

چرا این شهر همه  چی دارد و لی هیچ چیز ندارد

چرا شهر تکاب معادن طلایش و.....................

اچرا شهر تکاب اینهمه شخصیت علمی دارد اما  کسی دسلوز این شهر

کجارفتند اون همه  عشق  و علاقه

کجا رفتند  مردان  خدائی

کجا رفتند آن همه  مهر  محبیت

چه بر سرمان آمده  چه شده

چرا کوچکتر احترام بزرگترش را ندارد

چرا جوانان به پیشکسوتانشان میتازند

مگر چه شده  مگر درسی که شما خواندهاید را از کره  دیگری به شما وحی معضل شده

شما  جوانانشاگردان همین پیشکسوتانید

شماها فرزند پدر و مادرانتانید

چرا باید در این شهر منن منم ها  حاکم گردد.

نمی گویم نه پیشرفت هست و بس

اما  کو پیشرفت  کو رسیدن  به اوج  قله های افتخار

خوب در این راستا  گیرم که رسیده ایای جوان مگر باید اخلاق را زیر دست و پا له کرد

وای به روزی که غرورت را له کنند آن موقع  هست  تابو توان نخواهی داشت وروی آن را نخواهی داشت

که به صورت پیشکسوتانتان  نگاهی بیاندازید

از قدیم گفته اند هر چه کنی  به خود  کنی هر آنچه نیک   و بد  کنی

حال  شماها  چه  در این شهر  کرده اید    اگر هم کرده ایدچرا تکبر وخودخواهی

میدانم  که  مقصر نیستید  و این  زرق  و برقهای آنچنانی  شمارو از شب نشینی های

زمانهای قدیم دور کرده و وابستگی شدید  شما جوانان به ماهواره  بازیهای کامپیوتری و رایانه ای و

پلی استیشن  و دستگاههای لپ  تاپ همراهتان و چت ها و خیلی از موارد دیگر همانا پول های نامشروع

و نامربوط  شما رو  از خانه  و کاشانه و پیشکسوتانتان دور  ساخته  و فرهنگ  اصیل  تکابی بودن یادتانرفته

احترام به کسوت  احترام به همسایه  احترام به بزرگتر  و احترام به .......................................

تو رو  خدایادتان   رفته    از کدوم   روستا  هستی

روستائی بودن برای من  و ترک  یا  کرد بودن برای من در شهر تهران پایتخت  ایران افتخاری بس  است

من در این  پایتخت  به  عشق  تکابی بودن  زنده  هستم  و بیاد شما  هستم به خدا نه لحنم  و نه لهجه ام 

هیچکدام  تغییر  نیافته.

پس شما هم  در این لباس  جوانی   با  اعمال نیک  و کارهای  خیر   جوانمردی  را  به همسایگان  شهرتان

بیاموزید  و بفهمانید  که  فرهنگ تکابی  یکی از فرهنگهای  اصیل  تورک  و کورد   ایرانی  آریائی است  و بس

نه  اینکه  نماتینده  مجلسی  در جلسه  ای که  جناب آقای  فتاحی در تهران  حضورداشتند  تکابیها  رو

اینگونه  خطاب کنند  که شما  فرهنگ خودتان رو درست  کنید  و شما  چه آرائی به ما دادید که من نماینده

به شهرتان  خدمت کنم.

به مناسبت ولادت باسعادت دخت نبی اکرم(ص)فاطمه زهرا(س) و نکوداشت روز زن برگزارشد...

یکدوره مسابقه والیبال بانوان به همت هیئت والیبال بانوان اداره ورزش و جوانان به مناسبت گرامیداشت روز زن و ولادت فاطمه زهرا(س) روز چهارشنبه ۱۱/۲/۹۲ در سالن والیبال بانوان اداره ورزش و جوانان مابین ۳ تیم بزرگسالان ـ جوانان و نوجوانان برگزار و تیم بزرگسالان هیئت قهرمان این دوره از مسابقات شد.

روابط عمومی اداره ورزش و جوانان شهرستان تکاب

 

 

 

: مرتبه

1. رقیه اوجاقی                  گروه سنی۳۵-                اول
2. نسرین فریدیان               گروه سنی  ۵۰-              اول
3. راضیه رضوانی                گروه سنی ۵۰+              اول

این مسابقات روز چهارشنبه۱۱/۲/۹۲ در مجموعه استخر تخت سلیمان تکاب برگزار گردید.

به نفرات اول این مسابقات از طرف اداره ورزش و جوانان و هیئت شنا جوایزی اهدائ شد.

 تکابیهای  ایران  جهان  و ایرانیان عزیز   عیدتان  مبارک

 بانوان فوتسالیست تکاب به عنوان سومی مسابقات فوتسال قهرمانی استان دست یافتند

مسابقات فوتسال بانوان آذربایجان غربی با معرفی تیم های برتر در بوکان پایان یافت.

گرانی سر سام آور خودرو

پرایدی که بدنه آن حلبی بوده و هست و امنیتی برای  پیمایش در جاده ها ندارد .

و به قول پلیس راهور امنیت جانی ندارد و استاندارد نیست

و اما بقیه ماشینها و اتومبیل های ایرانی که در زمره قیمت گذاری سر سام آور با فرایند  بانک جهانی قیمت گذاری

شده است یک طرف  اما گران شدن مسکن در جای جای تهران که متری تا سقف خدا تومان می رسد .

و انواع اقسام پوشاک و خوراک که همه سه تا چهار برابر گران شده اند. ضربه مهلکی به  اقشار مستضعف جامعه

خواهد رساند.   در این دنیای گرانی نه حقوقی افزایش پیدا میکند در برابر گرانی اتومبیل حقوقها باید 200 درصد

افزایش پیدا کند تا توان خرید اتومبیل  پراید یا بنز  ایرانی به قولی و دادن اجاره خانه  و پرداخت شهریه های سنگین

برای این اقشار و حتی خرید  خانه در شهر تهران و شهرستانها برای این اقشار کارمند و کارگر آرزو خواهد شد .

حال من  نویسنده که خود یک  جانباز  و ایثارگرم با مشکلات و هزینه های سر سام آور مانده ام در چه کنم ها

و این پیچ و خم زندگی که در این دو سال تورم و گرانی ها ودادن یارانه ها  ...............................................

آیا نباید اول از همه قیمت گذاری کارشناسی میشد وبعد در بازار اینگونه دلال بازی میشد . مگر در حقوق شهروندان

در قانون اساسی قید  نشده که کالاهای اساسی - زمین - مسکن - بهداشت- و.............غیره باید توسط دولت

تامین و در اختیار شهروندان  قرار بگیرد.

جناب آقای مهندس  امیر رضوانی

قبولی  فرزند   برومند  شما  مایه  افتخار ما گروه نویسندگان ورزش  ایماک ایران می باشد

پس ما  جمعی  از دوستان  نویسندگان  ورزشکاران  قبولی دخترتان  را در رشته پزشکی دکترای حرفه ای   در سال 91 را به شما  ورزشکارو همکار

گرامی و خانواده محترمتان  تبریک  عرض می نمائیم

گروه  نویسندگان  ورزش  ایماک  ایران